معرفي و تاريخچه آران و بيدگل
موقعيت جغرافيايي و آب و هوا شهرستان آران و بيدگل از توابع استان اصفهان با وسعت 6051 كيلومتر مريع،در شماليترين نقطه استان اصفهان واقع است كه حدود 90000جمعيت را در خود جاي داده است و در پنج كيلومتري شمال كاشان قرار دارد. اين شهرستان كه در حاشيه جنوب غربي كوير مركزي ايران واقع شده از شمال به درياچه نمك و استانهاي سمنان و قم، از مشرق به شهرستانهاي نطنز و اردستان و از جنوب و غرب به شهرستان كاشان محدود ميشود. ارتفاع متوسط شهرستان از سطح دريا 912 متر و در مختصات 51 درجه و 29 دقيقه طول جغرافيايي و 34 درجه و 14 دقيقه عرض جغرافيايي ميباشد. شهرستان آران و بيدگل بخش وسيعي از دشت آبرفتي حوضه جنوبي درياچه نمك بوده و شيب آن از جنوب به شمال است. در قسمتهاي شرق و شمال آن، تپه هاي ماسه اي به صورت نوار از جنوب شرقي به شمال غرب كشيده شده كه طول آن در حدود 120 كيلومتر و عرض متوسط ان 25 كيلومتر و ارتفاع آن بين 800 تا 1000 متر است و در اصطلاح محلي به «بندريگ» شهرت دارد.
در نواحي جنوب و جنوب غربي اين شهرستان، دشتهاي كاشان و راوند واقع اند و در ميان آنها خشك رودهايي به وجود آمده كه سيلابهاي پراكنده و آبهاي اضافي دامنه هاي شمالي ارتفاعات جنوبي كاشان را به درياچه نمك منتقل ميكنند. شهر آران و بيدگل با دارا بودن مركزيت شهرستان به همين نام با مساحتي برابر 3/6051 كيلومتر مربع در شمال شرقي استان به نام دشت كاشان قرار گرفته كه تا قبل از سال 1355 جز استان مركزي بوده و پس از آن به استان اصفهان الحاق گرديده است.
فاصله اين شهر تا مركز استان 210 كيلومتر و نزديكترين شهر به آن كاشان با كمتر از 6 كيلومتر مي باشد. شهرستان آران و بيدگل در 50 درجه و 15 دقيقه تا 52 و 29 دقيقه طول شرقي و 33 درجه و 30 دقيقه تا 34 درجه و 27 دقيقه عرضي شمالي قرار دارد. ارتفاع متوسط شهر از سطح دريا 912 متر مي باشد.
شهر آران و بيدگل در خط هم باران مابين 100 تا 150 ميلي متر در سال قرار گرفته و با ضريب خشكي 5/4 جز منطقه فراخشك محسوب مي گردد. با بررسي نقشه هم تبخير ، شهر آران و بيدگل در گراف 3200 ميليمتري قرار گرفته يعني پتانسيل تبخير منطقه حدود 2/3 متر در طول سال مي باشد. اين شهرستان از شمال به كوير نمك و درياچه قم از جنوب به شهرستانهاي نطنز و برخوار و ميمه از شرق به دشت كوير و از مغرب به شهرستان كاشان محدود مي گردد. پس از جدا شدن بخش آران و بيدگل ، دهستان سفيد دشت به 9 آبادي و دهستان كويرات با 25 آبادي داراي سكنه از شهرستان كاشان ، شهرستان آران و بيدگل تشكيل يافته است. اين شهرستان از شمال به درياچه نمك و استانهاي تهران , سمنان و قم , از غرب به شرستان كاشان ، از جنوب به نطنز و از شرق به شهرستان اردستان محدود مي گردد. اين شهرستان داراي دوبخش مركزي وكويرات مي باشد وشهرهاي نوش آباد - سفيد شهر وابوزيد آباد از توابع آن است. موقعيت جغرافيايي شهر و اطراف آن شهر آران و بيدگل با طول جغرافيايي 51 درجه و 29 و عرض جغرافيايي 34 درجه و 14 دقيقه شمالي از طرف شمال به واسطه يك كوير شن زار به دشت كاشان مي رسد و در اثر هجوم شنهاي روان به سوي اين شهر و محدود شدن اراضي كشاورزي و عدم استافده از منابع طبيعي موجود آهنگ رشد اين شهر همچنان بطئي باقي مانده است. اين شهر با حدود 900 هكتار مساحت و بالغ بر ۶۰ هزار نفر جمعيت از ادغام دوشهرقديمي به نام آران و ديگري بيدگل در زمينهاي كشاورزي كاشان بوجود آمده است كه شبكه ارتباطي ( راه آران و بيدگل – كاشان ) توسعه خطي آن را به سمت جنوب و جنوب غربي تشديد نموده است. ازطرف غرب جاده آران وبيدگل به نوش آباد بافاصله كمتر از ۳كيلومتر ودرادامه به سفيدشهر با۱۸ كيلومتر فاصله قرار گرفته است واز طرف شرق جاده ابوزيدآباد با۳۵ كيلومتر فاصله آران وبيدگل رابه مركز بخش كويرات وبعدز آن بادرود متصل مي كند.واز طرف شما جاده شوسه كه امتداد آن به درياچه نمك - كاروانسراي مرنجاب وقصر بهرام ونهايتا ورامين در جنوب تهران مي رسد. ارتفاع اين شهر از سطح دريا بين 898 تا 917 متر در نوسان است كه ارتفاع متوسط از سطح دريا در حدود 912 متر مي باشد . هر چه از شمال و غرب به سمت جنوب و شرق برويم به ارتفاع زمين افزوده مي شود بنابراين شيب عمومي منطقه از جنوب و شرق به سمت شمال و غرب است كه اين امر به دليل وجود چاله نمك ( درياچه نمك) در شمال و ارتفاعات كركس در جنوب و غرب و نوار بند ريگ در سمت مشرق شهر است. اصولا در شهر آران و بيدگل شيبهاي موثري مانند بقيه شهرهاي ايران وجود ندارد تا از نظر ايجاد تاسيسات شهري موانعي را بوجود بياورد. تپه ماهورهايي در اطراف و يا بافت شهر وجود دارد از جمله اين تپه ماهورها تپه هاي موسوم به وشاد است كه در شمال غرب شهر در مجاورت محله وشاد قديم و در حال حاضر چسبيده به محله عباس آباد قرار داردحداكثر ارتفاع اين تپه ها حدود 6 متر از زمينهاي اطراف اسبت. تپه ماهورهاي شمال بيدگل معروف به حامدآباد با حداكثر ارتفاع 4 متر از زمينهاي اطراف در جنوب شرق بيدگل و نيز تپه ماهورهايي در مجاورت جاده قديم وجود دارد كه حداكثر داراي 3 متر اختلاف از زمينهاي اطراف خود مي باشند.
علاوه بر تپه ماهورهاي فوق در حاشيه شهر تپه ماهورهاي منفرد و پراكننده ديگر در گوشه و كنار يافت مي شود كه به علت توسعه شهر تپه ها برداشته شده اند و يا ارتفاع قابل ملاحظه اي نداشته اند. مهمترين عارضه تپه ماهوري مهم كه بر روي بافت و سيماي شهر تاثير گذاشته در ميانه بخش جنوبي شهر آران موسوم به آبگاه است كه حداكثر ارتفاع آن نسبت به اراضي اطراف حدود 11 متر مي باشد كه طول و عرض تقريبي 600 متر مربع را در بر گرفته و شهر از دو طرف اين تپه ماهورها به گسترش خود ادامه داده است كه در حال حاضر شهر آنها را احاطه كرده و به دليل بالا رفتن قيمت اراضي در برخي مواقع منهدم شده و زير ساخت و ساز رفته اند و با بخش اعظم آنها به احداث پارك اداري اختصاص يافته اند.
به علت موقعيت دشتي شهرستان ارتفاع قابل ملاحظه اي در سطح شهر و كل شهرستان ديده نمي شود حداقل ارتفاع در اين شهرستان حدود 765 متر در حاشيه درياچه نمك و حداكثر ارتفاع توده گدازهاي معروف به كلنگ علامتدار در فاصله 33 كيلومتري شمال شرقي شهر با حداكثر ارتفاع 1138 متر از سطح آبهاي آزاد مي باشد اين توده آتشفشاني در متهي اليه شمال شرقي ( بندريگ) توسط تپه هاي شني محصور گرديده است. اما ارتفاع متوسط از سطح دريا در شهر همان 912 متر مي باشد. توده گدازه اي مرتفع موسوم به كوه سرگردان در 49 كيلومتري شمال شرق واقع در درياچه نمك مي باشد كه ارتفاع آن توده آتشفشاني از سطح دريا ي آزاد 808 متر است. علاوه بر آن تپه هاي ماسه اي به صورت نواري از جنوب شرق شهرستان به سمت شمال غرب كشيده شده اند كه طول آن 120 كيلومتر و عرض آن حدود 25 كيلومتر و ارتفاع از 850 متر تا 1070 متر ( متوسط ارتفاع حدود 1000 متر ) در نوسان است كه 21 درصد از سطح شهرستان را شامل شده و در اصطلاح محلي به آن بندريگ مي گويند.
ارتفاعات منفصل ديگري در سطح شهرستان و جود دارند از جمله توده كوهستاني يخاب با ارتفاع 2388 متر در 60 كيلومتر شرق شهر و كوه ( آبريزان ) در حدود 60 كيلومتري شمال شرق شهر وجود دارند به علاوه پيشكوههاي سلسله جبال زاگرس موسوم به كوههاي كركس در حدود 20 كيلومتري جنوب و غرب شهر قرار دارد و به طول كلي شهرستان آران و بيدگل را مي توان از نظر خصوصيات عمومي توپوگرافي به سه بخش تقسيم نمود :
1- بخش شمالي : اين بخش از تپه هاي ماسه اي بهم چسبيده تشكيل گرديده و شيب آن بين 5 تا 40 درصد تغيير در منتهي اليه كوير و در مجاورت نوار بند ريگ قرار دارد.
2- بخش شمال شرقي و شمال غربي : اختلاف ارتفاع در اين بخش كه تشكيل شده است از تپه هاي ماسه اي متفرق به اندازه ها و جهات مختلف كم و شيب عمومي منطقه ملايم است .
3- بخش جنوبي و مركزي در اين بخش تپه هاي ماسه اي در منطقه به ويژه در قسمت مركزي كمتر ديده مي شود. اين بخش داراي شيب ملايمي مي باشد.
4- منابع طبيعي ( جنلگها ، مراتع ، معادن ) شهرستان آران و بيدگل از نظر منابع طبيعي فقير مي باشد : پوشش گياهي منطقه فقير از نوع طاغ ارتفاع متوسط 4 متر و حداكثر عمق ريشه بين 10 تا 15 متر درمنه آشينيان و حاشيه مي باشد.
سطح مراتع شهرستان 223345 هكتار و سطح جنگل حفاظتي به ميزان 97000 هكتار و مساحت حوزه آبخيز 500 كيلومتر مربع . وسعت شنهاي روان در شهرستان 000/80 تا 000/90 هكتار و وسعت بيابانها 000/420 هكتار مي باشد.
1- طرح اول به نام بندريگ كاشان واقع در شمال شهرستان هست كه طحل كشت بادام كوهي را در دست اجرا دارد.
2- طرح مرتعداري هم رود در سال 75 كه كشت بادام كوهي در طرحهاي مورد نظر در حال انجام است.
تقسيم بندي محله اي و نواحي در بافت قديم " آران " ، هفت دروازه به نام هاي:دروازه كاشان، قدمگاه، نوشآباد، احمدآباد، زيارت، اوقاني و عليجه و در " بيدگل " نيز شش دروازه به نام هاي: دروازه هادي، درب سلمقان، سوراخباره، دربريگ، مخلص و مختصآباد وجود داشت. مردم " آران " قديم در 17 محله به نام هاي: مسلمآباد، آراندشت، عباسآباد، آبپخش، سرمحله، بازار، سركوچه دراز، دهنو، زير ده، دربند، جنگلته، چهارسوق، ميدان بزرگ، قاضي و سرگنگه زندگي مي كردند و در" بيدگل " قديم نيز تقسيم بندي محله اي با نام هاي 12 گانه يزلان، علي اكبر، درب سلمقان، باغ علوي، درب مختصآباد، دربريگ، ويرانه، فخارخانه، دروازه، تويده و خانقاه ، بوده است . همزمان با رشد جمعيت و كمبود فضاي مناسب براي احداث واحدهاي مسكوني و خدماتي، در اولين مرحله از سال 1303 خورشيدي در خارج از برج و بارو و آن سوي قلعه و ديوار آران و بيدگل، بناي ساختمانهاي جديد مسكوني آغاز شد و به تدريج در اطراف دروازهها، محله هايي به وجود آمد كه از لحاظ شكل و نما با سبك ساختمانهاي قديمي تفاوت داشت.
با توسعه شهر در جنوب و غرب ، شهرك هاي جديد مسعودآباد، قاسميه، قاسمآباد، مصطفي خميني و احمدآباد احداث شد. ودرقسمت شرق نيز محله هاي جديد قاسم آباد شرقي ُ مير عماد ومعين آبا دوشهرك رسالت نيز احداث گرديده است .در تمامي محلههاي قديمي و جديد ، مجموعههاي فرهنگي، مذهبي، رفاهي و خدماتي وجود دارد. مسجد و حسينيه نقش محوري دارند و مردم ساكن شهرك ها از بافت قديم مهاجرت كرده ، پيوند عميق خود را با محلههاي قديمي حفظ نمودهاند. هم اكنون بر اساس طرح جامع شهري، شهر آران و بيدگل به دو ناحيه ي 1 و 2 تقسيم شده است.
وجه تسميه و مذهب و زبان
وجه تسميه:
اسامي "آران"، "آرو"، "آرُ" ، "بيدگل" و "وِيگل" نامهاي رسمي و محلي اين منطقه است . درباره سبب اين دو نامگذاري نظريات متعددي ابراز شده كه به برخي از آنها اشاره مي شود. كلمه "آران" به معناي جايگاه مقدس ، مكان گرمسير و ... آمده و اصل آن از "آرين" (نام ديگر قوم آريا يا "ايريا") بوده و "بيدگل" به معناي مكان بي گل يا از كلمه "بي بي گل" يا "ويگل و بي گل" گرفته شده است. همچنين درباره نامگذاري آران چنين آمده است: "... و آران بن قاسان اكبر بوده است كه پدر او قاسان اكبر باشد. بنابر قولي باني اصل بلد كاشان بوده است و آران مذكور آن قريه را بنا كرد و به اسم خود موسوم ساخت و گويا همان قنات مزرعه آران دشت را هم آران بن قاسان جاري نموده باشد و به اسم خود مسمي كرده باشد، يعني دشت آران."
همچنين كلمه بيدگل نام اصلاح شده ويگل كه شهر قديمي در مجاورت شهر هراسكان در شرق آران وبيدگل مي باشد روزگاري اين شهرپر از گل وبيد بوده است.
نژاد و زبان:
مردم بومي اين شهرستان از نژاد اصلي آريايي اند. مردمي خوش صورت، نيك سيرت ، با استعداد و پركارند.
زبان اهالي آران و بيدگل ، فارسي رايج ولي داراي لهجه هاي متفاوتي هستند.زبان محلي اين منطقه كه در اصطلاح به آن زبان « دهي» مي گويند از زبانهاي پهلوي قديم است كه تا اين زمان در سرتاسر شهر ها و بخشهاي حاشيه كوير(نطنز، بادرود، زواره و ... ) با اندك تفاوت در لهجه رايج است و با زبانهاي ديگر ايراني چون تركي ، لري، كردي و مازندراني وجوه مشابهي دارد. به طور كلي گويشهاي پهنه كاشان ، خواه روستاهاي درون كوهساران و خواه آباديهاي گسترده در كوير و دشت آن، هم از لحاظ واژگان و هم از لحاظ دستوري و آوايي اهميت خاصي دارد. در سالهاي اخير تحقيقات پراكنده اي درباره گويش آران و بيدگل صورت گرفته كه مفصل ترين آن در زمينه دستور زبان و فرهنگ واژگان محلي، كتاب « زبان كوير » تاليف عباس عليجان زاده است.
دين و آيين:
درباره دين و آيين مردم آران و بيدگل در دورانهاي قبل از اسلام خبر و اثري نيست ولي آثار باقيمانده از آتشكده هاي نياسر و خرمدشت در اطراف كاشان و گورهاي ساخته شده به شيوه آيين زرتشتي كه در بعضي نقاط آران بر اثر گودبرداري نمايان گرديده، دليل اين مدعاست كه مردم اين منطقه قبل از اسلام داراي آيين زرتشتي بوده اند. با طلوع خورشيد اسلام و فتح نواحي غرب و مركز ايران به دست سپاهيان اسلام، شهرهاي قم، ري كاشان در زمره اولين مناطق مركزي بودند كه به اسلام گرويدند و از همان قرون اوليه به خاندان رسالت و امامت عشق و علاقه ورزيدند، چون روح اسلام واقعي را نزد آنان يافتند و ازآنها نيز پيروي نمودند. قرار گرفتن آران و بيدگل در ميان شهر هاي ري ، قم و كاشان و ارتباط اين ديار با شهر هاي ياد شده و نيز مهاجرت سادات و علويان از حجاز و عراق به ايران و اقامت در اين مركز و وجود بقاع متبرك و زيارتگاههاي آنان در اين شهر و ابراز علاقه و ارادتهاي خالصانه اهالي، از نشانه هاي بارز و آشكار گرايش به اسلام محمدي و تشييع علوي و مذهب جعفري بوده است.
اخلاق و آداب:
ساكنان كوير به طور عموم و مردم اين شهرستان بالخصوص ، مردماني مهربان، گشاده رو، ساده، قانع، مهمان نواز، مقاوم و خدا جويند.روابط خانوادگي با ازدواج تداوم پيدا مي كند . ميانگين سن ازدواج در مرد ها 25 سال و زنها 18 سال است . زنان دوشادوش مردان با تفاهم زندگي مي كنند و به قول استاد نظام وفا: زن و مرد آن پاك و پاكيزه دل به يكديگر از جان و دل متصل دل هر يك از مهر گنجينه اي فروزان تر از پاك آئينه اي در اداره امور خانه تشريك مساعي دارند و اغلب از طريق قاليبافي ، توانايي مالي خانه را افزايش مي دهند. افراد خانواده نسبت به سالخوردگان احترام مي گذارند و آنها را مايه خير و بركت مي دانند و چنانچه اختلافي پيش آيد، بزرگ خاندان را به عنوان قاضي و حكم انتخاب كرده، راي او را مي پذيرند. روابط بين همسايگان در همه اوقات به گونه اي است كه در رفع حوايج يكديگر بر مي آيند. خوراك مردم، بيشتر از غذاهاي سنتي ، آبگوشت، و از ميوه ها تره بار است. پوشاك مردان در گذشته بيشتر پيراهن بي يقه و زير شلواري مشكي و پوشش رسمي زنان چادر بوده است. در بيماري هاي ساده از گياهان دارويي و در بيماريهاي سخت علاوه بر مداواي پزشكي، اغلب به دعا، نذر و توسل روي مي آورند. اهالي اين سامان به كارهاي عام المنفعه توجه خاصي دارند و هر كس سعي دارد تا در كارهاي خير به نوعي شريك باشد. رسم نيكوي نذر براي رفع گرفتاريها و شفاي بيماران و امثال آن به صورت ذبح حيوان و توزيع گوشت آن بين مستمندان، پرداخت پول براي هزينه هاي مساجد و تكايا ، تقديم پول به ضريح امامزاده ها، پختن آش حسين ، آش حضرت ابوالفضل (ع) و توزيع نقل و نبات ( مشكل گشا) به عنوان تبرك و شفا، پاي بوسي آستان مقدس امام رضا(ع) يا امامزاده هاي حومه تحقق مي يابد. سنت وقف نيز بصورت عام و خاص جريان دارد و نيكوكاران با وقف بخشي از املاك يا مزارع و اموال خود ، اصل يا درآمد هاي بدست آمده از آن را صرف احياي آثار و مراسم ديني يا تهيه لوازم و اسباب مورد نياز مساجد، حسينيه ها، و بقاع متبرك مي كنند. عزاداري به صورت روضه خواني ، حركت دسته ها و هيئتهاي سينه زني ، زنجير زني، سنج زني، تعزيه و شبيه خواني و اطعام سوگواران در ماههاي محرم و صفر و ايام شهادت حضرت علي و فاطمه زهرا با شكوه هرچه بيشتر برگزار مي گردد. حضور در زيارتگاهها و بقعه ها كه عالي ترين مراكز بروز عواطف انساني و احساسات ملكوتي و ارتباط قلبي با خداوند متعال مي باشند ، همچنين حاضر شدن در كنار مقابر علما و شهدا و اموات ، در شب و روز جمعه و مناسبتهاي مذهبي و ملي( اعياد فطر، قربان، نوروز و ... ) از رسوم پسنديده مردم اين منطقه است . به طور خلاصه در تمامي روابط فردي و خانوادگي و اجتماعي ، انگيزه مذهبي حاكم و محسوس است.
تعليم و تربيت:
از گذشته سواد آموزي و فراگيري قرآن و معارف ديني ، بطور غير رسمي، در كنار آموزش حرفه ها و صنايع دستي متداول در خانه ها تا پيش از تاسيس مدارس رسمي به عنوان « مكتب خانه» محل تدريس و آموزش علوم معارف ديني قلمداد مي شد. اولين مكتب خانه در آران ( به سبك قديم ) توسط مرحوم روح الامين داير گرديد و پس از او پسرش ( ابن روح)، و سپس محمدرضا فلاح ، ملا رمضانعلي صحافي، ماهر فروغي، سميعي و ... تا تاسيس مدارس جديد، آن را ادامه دادند. مكتب خانه هاي بزرگي نيز دربيدگل وجود داشته كه افرادي مانند آقاي احمدي -اقاي مهيمني وآقاي تمسكي آنها رااداره كرده وتاثير زيادي بر رونق علم وادب در آن داشته اند. در اين مكتب خانه ها ، كودكان و نوجوانان ابتدا خط و زبان فارسي و پس از آن مقداري ادبيات عرب را فرا مي گرفتند و سپس به آموختن مقدمات و دروس حوزوي مي پرداختند. با آغاز دوره تحول در ساختار آموزشي ايران و تاسيس آموزشگاههاي جديد، مراكز تعليم و تربيت در آران و بيدگل نيز به سبك جديد بنا نهاده شدو به تدريج بر تعداد مدارس در مقاطع سه گانه ابتدايي، راهنمايي و متوسطه افزوده شد. هم اكنون در اين شهرستان ۱۲۱ واحد آموزشي با ۱۷۰۰۰ نفر دانش آموز داير است. 1700 نفر دانشجو در مركز آموزش عالي شهرستان يعني ( دانشگاه پيام نور آران و بيدگل ) در هفت رشته به تحصيل اشتغال دارند. ودانشگاه جامع علمي كاربردي آران وبيدگل ذيراي صدها دانشجو دررشته هاي كامپيوتر - فرش ومعماري و... مي باشد. حوزه علميه المهدي و امير المومنين (ع) و مكتب الزينب از ديگر مراكز آموزشي شهرستان است كه صدها طلبه در آن به فراگيري علوم ديني مشغولند. وجود بيش از سي مركز و موسسه آموزشي و فرهنگي در اين منطقه ، گوياي رشد و بلوغ فرهنگي است. از جمله آنها: انجمن اهل قلم ، موسسه فرهنگي عبادي زينبيه و بيت الزهرا ، انجمنهاي ادبي و مداحان ،موسسه خيريه صالحون - موسسه خيريه امام رضا-دارالارشاد فرهنگي مسجد صاحب الزمان- مجمع قاريان و حافظان قرآن هلال، مجمع رزمندگان ، جمعيت نيكوكاران ، كانون دانشجويان و كانونهاي محلي و ... قابل ذكرند. كتابخانه هاي عمومي و امامزاده محمد هلال (ع) و نوش آباد بزرگترين كتابخانه هاي شهرستان و كتابخانه هاي محلي امام زمان ، - صادقيه - مسجد صاحب الزمان -قائميه ، ولي عصر، شهدا ، محمد باقر و ... از ديگر پايگاههاي فرهنگي به شمار مي روند . هم اكنون بسياري از جوانان شهرستان كه به مدارج عالي علمي دست يافته اند به عنوان استاد در دانشگاههاي داخل و خارج از كشور مشغول به تدريس هستند همچنين روحانياني فاضل و فعال ، مديراني كارآمد و پزشگان و. مهندساني بر جسته در مراكز علمي ، پژوهشي و آموزشي كشور به خدمت اشتغال دارند. گفتني است در سال جاري مركزي با نام مركز پژوهش هاي فرهنگ عامه كه به معرفي آداب و رسوم و پوشاك مردم مي پردازد ، تاسيس شده است. منابع طبيعي آران و بيدگل در اعماق و سطح زمين هاي نواحي شمال اين شهرستان ، معادن غني و فراواني وجود دارد كه مهمترين آنها حوزه هاي وسيع و دست نخورده نفت و درياچه نمك با وسعت 2000 كيلومتر مربع به عنوان بزرگترين و بهترين منبع ذخيره نمك آبي ( خوراكي و صنعتي) و تركيبات منيزيم مي باشد كه مورد استفاده قرار گرفته و در حاشيه آن ، معادن خاك رس مرغوب ، كائولن ، سولفات سديم ، سيليس ، باريت و خاك هاي صنعتي وجود دارد كه در صنايع نسوز و سراميك سازي ، شيشه ، ريخته گري ، مواد شوينده ، آلياژها و صنعت پزشكي در داخل و خارج كشور كاربرد فراوان دارد . معادن فولاد و نفت ، همچنين معادن شن و ماسه نرم اين شهرستان در حال بهره برداري است . پوشش گياهي منطقه فقير از نوع طاغ ارتفاع متوسط 4 متر و حداكثر عمق ريشه بين 10 تا 15 متر درمنه آشينيان و حاشيه مي باشد. سطح مراتع شهرستان 223345 هكتار و سطح جنگل حفاظتي به ميزان 97000 هكتار و مساحت حوزه آبخيز 500 كيلومتر مربع . وسعت شنهاي روان در شهرستان 000/80 تا 000/90 هكتار و وسعت بيابانها 000/420 هكتار مي باشد. توصيفي ازدرياچه نمك آران و بيدگل درياچه نمك آران و بيدگل كه با نامهاي مختلفي مانند درياچه نمك قم و... معرفي شده است و در اكثر نوشته ها از آن با نام درياچه نمك ياد شده است. درياچه نمك از شمال به دشت ورامين و از جنوب به شهرستان آران و بيدگل و از مشرق به سياه كوه و از مغرب به استان قم محدود مي شود. طول درياچه 80 كيلومتر و عرض آن حدود 30 كيلومتر است كه مساحت آن بالغ بر 2400 كيلومتر مربع مي باشد. ارتفاع اين درياچه از سطح دريا حدود 800 متر است كه به وسيله گسل هايي كه در سمت مشرق و مغرب روند شمال غرب- جنوب شرق دارند و در جنوب به وسيله گسلي تقريباً شرقي - غربي محدود است كه عامل تشكيل اين درياچه احتمالاً در اثر فرونشستگي و بازي همين گسله ها مي باشد. وسعت و شكل اين درياچه، متناسب با واردات آب و ميزان بارندگي در فصوي مختلف سال فرق دارد. درمواقع بارندگي وسعت آن زياد، ولي در تابستان و پائيز وسعت آن كاهش مي يابد. به اين ترتيب سطح آب درياچه در نوسان است. در مواقع پرآبي سطح بادرياچه گسترش بيشتري پيدا مي كند و اراضي شوره زار و باتلاقي پيرامون خود را مي پوشاند. در اين حالت با حوض سلطان و حوض مره ارتباط پيدا مي كند. توجه به شكل مزبور و مورفولوژي اطراف ، چنين استنباط مي شود كه درياچه نمك در پليوسن وسعت بيشتري داشته واحتمالاُ گودهاي حوالي ساوه ، ايوانكي ، قم ، كاشان ، آران وبيدگل را احاطه كرده است . وجود رسوبات تبخيري درزمينهاي اين نواحي ، به ويژه در بيابانهاي جنوب ورامين و شهرستان آران وبيدگل كه به صورت گچ ، نمك استخراج مي شوند ، تاًييدي بر اين ادعا است . آب درياچه نمك چنانكه از اسم آن بر ميآيد در مقايسه با آب دريا درجه شوري بالاتري دارد (100 تا 200 گرم در ليتر كه حدود 50 برابر آب دريا است ). اين شوري به علت وجود لايه هاي نمك ميوسن زمينهاي اطراف و املاح زيادي است كه به وسيله رودخانه ها وارد آن مي شوند. در فصل تابستان كه واردات آب در آن كم و تبخير زياد است ، آب درياچه غليظ تر ، و قطعات نمك برروي آن شناور مي شوند ، كه از اين پديده طبيعي براي استخراج نمك طعام استفاده مي كنند.
رودهاي مهمي كه به اين درياچه وارد مي شوند :
در سمت شمال و مغرب قرار دارند و عبارتند از رود شور ، رود كرج ، جاجرود ، حبله رود و قره سو . در كف درياچه نمك ، رسوبات نمك و گچ همراه با سيلت ، رس و مارن به تناوب وجود دارد كه خود متناسب با بارندگي و خشكسالي ، ضخامت هاي متفاوتي دارند.
اهميت منيزيم ومصارف آن :
منيزيم هشتمين عنصر از نظر فراواني در پوسته ز من است (2.09درصد)و اصولاً پوسته زمين از سيبليكاتهاي سبك مثل سيليكاتهاي آلومينيم ؤ سديم ، پتاسيم ، كلسيم و منيزيم تشكيل شده است . عنصر منيزيم در كانيهاي زيادي ديده مي شود كه در بين آنها مي توان منيزيت mgco3و بروسيت mg(oh)2، دولوميت camg(co3)2نام برد. عنصر منيزيم در آب دريا ودرياچه ها نيز وجود دارد .(كه نسبت به منابع ديگر از نظر فراواني در رده سوم قرار دارد ). منيزيت سوز آور بيشتر در صنايع ساختماني است . توليد منيزيت خام هم اكنون 16 ميليون تن و توليد منگنزياي نسوز و سوز آور به ترتيب 7 و 0.5 ميليون تن است.
املاح موجود در درياچه نمك : مهمترين تركيباتي كه در درياچه نمك وجود دارد عبارتند از :كلريد سديم ، سولفات سديم ، كلريد منيزيم ، سولفات منيزيم و .... با توجه به مواد سازنده درياچه و موارد استفاده گوناگون در صنعت مي توان طرح جامعي را براي بهره برداري از درياچه نمك جهت جداسازي نمكها و توليد انبوه سولفات سديم ، كلريد منيزيم ، سولفات منيزيم ، كلريد سديم نسبتاً خالص ارائه كرد . كه بايد كارهاي تحقيقاتي در اين زمينه انجام شود. البته كارهاي مقدماتي توسط كارشناسان بومي و بعضي گروها انجام شده است كه با توجه به اين نتايج مي توان كارهاي اصولي و تحقيقاتي را در اين زمينه شروع كرد. مزاياي درياچه نسبت به آب دريا : 1. درجه شوري بسيار بالا (درجه شوري آب دريا در حدود 35 گرم در ليتر و آب درياچه كوير در حدود 200-150 گرم بر ليترمتغيير مي باشد) . 2. در صد منيزيم بالا (در هر تن آب دريا 13 كيلوگرم كلرايد منيزيم وجود دارد كه در آب درياچه اين مقدار در حدود 6 تا 10 برابر متغيير است). 3. وجود نمكهاي به صورت جامد. 4. وجوژد محلول نمكهاي غليظ و اشباع . 5. متغيير بودن تركيبات در حواشي و ميانه درياچه. 6. تفاوت تركيب آب درياچه و نمكهاي جامد آن . 7. مركزيت درياچه از لحاظ جغرافيايي در كشور. مواد تشكيل دهنده شورابه هاي درياچه نمك مطالعه موردي توليد صنعتي منيزيم ،كلسيم هيپوكلريت از منابع عظيم درياچه نمك . درياچه نمك بعنوان يكي از عظيم ترين معادن سطحي كشور به وسعت تقريبي 3000 كيلومتر مربع ، حدفاصل سه استان ، اصفهان ، قم و تهران قرار دارد. تاكنون به شيوه هاي سنتي ، تنها از نمك طعات موجود در اين عرصه بسيار گسترده جهت مصارف صنعتي ، مورد استفاده قرار گرفته است. اين در حالي است كه به استناد تحقيقات انجام گرفته در خصوص تركيبات تشكيل دهنده نمكهاي درياچه ، موادي از قبيل سديم كلريد، سديم سولفات ، منيزيم كلريد و منيزيم سولفات از جمله بارزترين و مهمترين تركيبات تشكيل دهنده اين منبع عظيم خدادادي به شمار مي آيد. بنابراين باتوجه به اهميت مواد شيميايي نظير منيزيم بويژه در زمينه هاي مختلف صنعتي همچون داروسازي و صنايع فولاد ، تحقيقات گسترده اي در اين خصوص با همكاري شركت ملي فولاد ايران انجام گرفت ، براساس دستورالعمل هاي تدوين شده در طرح تحقيقاتي تركيبات شورابه هاي درياچه نمك ، ابتدا در عرصه 3000 كيلومتر مربعي درياچه ، نقاطي جهت نمونه برداري مشخص شد و باتوجه به ابزار و امكانات پيشرفت شركت ملي فولاد ايران، سكوهاي بتني به فواصل چند كيلومتر از يكديگر در نقاط از پيش تعيين شد ه ، احداث گرديد و همزمان با آن ، عمليات حفاري و نمونه برداري انجام گرفت. نمونه ها را پس از كد گذاري به روش دقيق آناليز دستگاهي و آزمايشگاهي مورد آناليز تركيبات شيميايي قرار گرفت و ميزان درصد منيزيم در هر نمونه مورد بررسي و تحليل واقع شد. منيزيم از نظر فراواني هشتتمين عنصر در قشر خارجي زمين به شمار مي آيد و اغلب اين فلز ، بصورت تركيبهاي محلول در آب درياها و يا بصورت سنگ معدن منيزيم كلريد ، در طبيعت يافت مي شود . ميزان منيزيم استحصالي از آب دريا تنها 2/0 تا 3/0 درصد مي باشد. نتايج حاصل از تحقيقات انجام گرفته پيرامون تركيبات منيزيم درياچه نمك ، ميز ان منيزيم استحصالي را 35 تا 50 برابر منيزيم آب دريا ( يعني 10 تا 7/14 درصد ) نشان مي دهد. بنابراين شورابه هاي درياچه نمك يكي ازغني ترين معادن و منابع عظيم توليد منيزيم به شمار مي آيد. علاوه بر اين مزيت استحصالي منيزيم درياچه نمك از لحاظ اقتصادي حتي قابل مقايسه با منيزيم حاصل از آب دريا نمي باشد و از هر 100 كيلوگرم نمك ، 10 تا 14 كيلوگرم منيزيم بدست مي آيد. گزارش و محاسبات ذيل اهميت ميزان سود دهي سرمايه گذاري اين پروژه عظيم ملي را اثبات مي كند. به ازاي هر 100 كيلوگرم نمك درياچه 10 تا 14 كيلوگرم mg ، 20كيلوگرم -mgo ، 84كيلوگرم - ، ءmgc12 6h20، 58كيلوگرم - mgc12 6h20افزون بر اين ، مصرف ساليانه هيپو كلريت كلسيم ca ( clo)2در ايران بالغ بر 000/000/75 كيلوگرم پيش بيني مي شود كه تنها مقادير كمي از اين ماده توسط شركت پتروشيمي ملي ايران توليد مي شود و مابقي آن از ساير كشورهاي جهان جهت مصارف صنعتي وارد مي شود . از جمله موارد كاربرد اين ماده در صنايع نساجي ، رنگرزي، تاسيسات آبرساني ( بعنوان ماده گندزدايي) ، ضدعفوني كننده و سفيد كننده در انواع شوينده ها (پودر لباسشويي) و صنايع كاغذ سازي به مصرف مي رسد. قيمت تقريبي هيپو كلريت حدود 2 دلار است ، از طرفي ماده اوليه اين نيز ، نمك طعام و آهك بوده كه منابع عظيم آن در بيابانهاي مركزي كشور موجود مي باشد بعنوان مثال معادن وسيعي از سنگ آهك در مجاورت درياچه نمك وجود دارد كه بايد از اين نعمت خدادادي بهره برداري نمود. بنابراين با مشاركت ملي مي توان از اين دو ذخيره معدني (نمك طعام و آهك) ده ها فرآورده من الجمله سود سوز آور (naoh) كلر (c12) سديم هيپوكلريت (naclo) يا آب ژوال ، كلسيم هيپوكلريت (ca)clo)2)، پر كلرين و... توليد نمود كه ارزش افزوده فرآورده هاي حاصله ، صدها برابر ماده اوليه است. برحسب ميزان محمولات محلول و معلق انواع مختلفي ازچاله هاي تدفيني بوجود مي آيند زمانيكه موادمحلول نسبتا فراوان باشند ،برروي گلهاي رسي،قشري سخت تشكيل مي دهند كه گل را از خشك شدن حفظ مي كنند، عمل خشك شدن كند شده وگاهي باعث تشكيل چندضلعيهاي درقشر سخت نمكين مي شود. به اعتقاد گابريل (١٩٩٨) چهره كويرهاي ايران،سبخاهائي -شوره زار - غني از نمك ميباشد.تبلور نمك بر رس فشار مياورد وانرا متورم ميسازد لذا چينهايي باشعاع زياد وطول موج تقريبي ٤٠٠متربوجودمياورد كه پس از استقراق ، مجددا در محلهاي مختلف تشكيل ميشود.ورقه هائي ازنمك بابرآمدگيهاي كوچك رسي كه گاهي برفي ازنمك بر روي آن ديده مي شود وگاهي نيز بصورت دانه دانه ميباشد، بطورمتناوب قرار ميگيرند. برآمدگيهاي دانه اي درمعرض بادخوردگي ميباشد ، خشك شدن نيزموجب تشكيل چند ضلعيهايي در رس ميشودكه پوشش نمك را نيز قطع مي كند در اين صورت چهره اي از تكتير تشكيل ميشود. محققين شوروي نيز از جمله ويژگيهاي بارز چاله هاي تشتكي شور و رسي را بدين صورت ارائه داده اند كه،سطح اين مناطق خشك شده وبصورت شكافهاي در مي آيد،تبخير آب شور مابين شكافهاي چند ضلعيها،منجربه باقي ماندن تجمع نمك مخصوصادرمرزچندضلعيهابه طورمشخص ديده ميشود،كويرهادرنواحي ايراني-توراني توسعه خوبي دارداين نواحي كه معمولا پست ترين نقاط ميباشندنقطه انتهائي حوضه مسيلها را تشكيل ميدهند.لذاتوسعه رژيم بارندگي وسيلابهاي مناطق بالادست(ارتفاعات)تغذيه شده ودرزمستانها،اغلب درزير آب قرار گرفته اند و مقادير نمكهاي محلول بدان واردميشوند،درفصل گرما و تابستان ، فرصت خشك شدن بوجودمي ايدوهمراه با ان ، موجب تشكيل پوسته ها و چند ضلعيها ميگردد ، بنابراين كويرهاازتبخيرآب سطحي نتيجه ميشوند و اغلب درنواحي استقرارميابد كه درمعرض سيلهاي نسبتا عظيم قرار داشته باشند،بعنوان مثال كويردرياچه نمك آران و بيدگل. نفت در آران و بيدگل به دنبال انتشار يك بلوك نفتي در منطقه مركزي ايران، پس از حضور يك حلقه چاه اكتشافي در شهرستان آران وبيدگل در اوايل 1382،فوران نفت از چاه نفت شماره 1 آران نشان داد كه پس از 50 سال از آخرين اكتشاف در منطقه مركزي ايران مي توان در اين منطقه به نفت دست يافت. نفت اكتشاف شده در آران و بيدگل كه شركت چيني ” ساينوپك شگنلي“ توانست در عمق 4 هزار متري به آن دست يابد با درجه سبكي 40 apl از نوع بسيار مرغوب در جهان است. سومين چاه اكتشافي نيز از اوايل سال 1383 در منطقه فخره آران و بيدگل آغاز شده است كه به نتايج مثبتي براي وجود نفت در اين حوزه دست يافته اند،كه شاهد تحولي بزرگ در مناطق مركزي كشور به ويژه شهرستان آران و بيدگل خواهيم بود. صنعت آران وبيدگل وجود شهرك هاي صنعتي هلال وسليمان صباحي در غرب وشرق شهر آران وبيدگل ومنطقه صنعتي نوش آباد باحدود۳۰۰ واحد توليدي كه اكثريت آن رافرش ماشيني وصنايع نساجي تشكيل مي دهد در سال هاي اخير آران وبيدگل رااز چهره يك شهر باسيماي كشاورزي وفرش دستباف به صورت يك شهر صنعتي تغيير داده .