ماهشَهر شهري است در استان خوزستان کشور ايران طول جغرافيايي 49 درجه و 13 دقيقه و عرض جغرافيايي 30 درجه و 33 دقيقه. شهر ماهشهر مرکز شهرستان ماهشهر است. ارتفاع اين شهر از سطح دريا 3 متر ميباشد. ماهشهر کنوني شامل دو بخش ميباشد، ماهشهر قديم و ديگري موسوم به ناحيه صنعتي.
اين شهر در 18 کيلومتري بندر امام خميني و 95 کيلومتري آبادان جاي گرفتهاست.
از نقاط نزديک به شهر ميتوان به بندرگاه، کشتارگاه، چهلميلي و کمپ پاپلين اشاره کرد.
تاريخچه
تاريخنويساني همچون حمزه اصفهاني، نام پيشين اين شهر را ريواردشير (ريشهر) نوشتهاند و نقل کردهاند که خط پارسي ميانه گشتهدبيره (گشتگدبيره) که کتابهاي پزشکي و اخترشناسي را با آن مينوشتند از اين بندر برخاستهاست.همچنين نوشتهاند که گروهي از دبيران ساساني پس از فتح تيسفون بهدست عربها، به ريشهر (ماهشهر) پناه بردند.
نام کهني که پس از آن در متون براي اين شهر ديده ميشود ماچول است. اين نام بعدها به صورت ماشول و معشور درآمده و سپس با تصويب فرهنگستان زبان و ادب فارسي در سال 1344 اين نام به ماهشهر تغيير پيدا کرد. مردم بومي به آن مهشور ميگويند.
ماچول منطقهاي سرسبز بوده چنانکه ابن بطوطه جهانگرد اندلسي در سفرنامه خود نوشتهاست: «از بندر ماچول تا هندوان در زير سايه درختان راه ميرفتيم و در روز روشن از انبوهي درختان کمتر نور آفتاب را ميديديم.» هندوان در اينجا نامي ديگر باري هنديجان است.
حمدالله مستوفي بناي شهر را به لهراسب کياني نسبت دادهاست. در ناحيه ريشهر از روزگار ساساني و اشکاني گمرکخانه وجود داشتهاست. در سده چهارم، فاصله ريشهر تا ارگان (اَرَّجان) و مَهرُبان يک مرحله بود. حمدالله مستوفي آن را «ريصهر» ضبط کرده و گفتهاست که پارسيان آن را ريشهر ميگفتند و به «بربيان» نيز معروف بود. هواي آنجا گرم و متعفن بود، به طوري که مردمش در تابستان به قلعهها که هواي خوب داشته ميرفتند.
مردم
زبان بومي ماهشهر نوعي از فارسي با گويش ويژه محلي است که البته تشابهات بسياري ميان اين گويش و گويش اقوام بختياري وجود دارد. امروزه مردم ماهشهر عموماً فارسزبان هستند و بخشي به فارسي بختياري و لري وعربي نيز گفتوگو ميکنند.اکثر فارسيزبانان مهاجر بعدي از شهرستان هنديجان و اطراف آن (گويش به زبان محلي) يا کارکنان شرکت نفت از ساير شهرهاي مجاور و ديگر مناطق ايران ميباشند که به ماهشهر آمدهاند.
تيرههاي بندري و قنواتي،حياتي وبختياري از اصليترين مردم شهر هستند که در زمانهاي پيشينن به ماهشهرآمده اند. اصل قنواتيها ازبهبهان بوده که در برخي نقاط پخش شدهاند. تيره آل ابوعبيديان عربزبانان شيعه هستند.بندريان از تيره کعبيان قبان عراق بودند که به خاطر طاعون 1106 از عثماني به ماهشهر آمدند و پس از مدتي فارسزبان شدند.
گويش بومي بندر ماهشهر
گويش اصلي مردم بومي منطقه ماهشهر معشوري است که شباهت زيادي به گويش مردم هنديجان دارد.اين گويش که ادامه زبان فارسي بندري رايج در مناطق استان بوشهر است در اين منطقه از خوزستان تا اندازهاي با گويش مردم رامهرمز و گويش هاي لري کهگيلويه و گويش بهبهاني آميخته ميشود اما آواشناسي و صرف و نحو آن همچنان فارسي است.مانند هرگويش ديگر کلمات اختصاصي خود را نيز دارد که بسرعت درحال فراموشي هستند.از جمله تاثيرات گويش هاي لري در لهجه بوميان بندر ماهشهر ميتوان به استفاده از پسوند " ال " براي جمع يا پيشوند " ئي" بجاي " مي " اشاره نمود.اين حالات در لهجه مردم شمال استان بوشهر نيز ديده ميشود.
صنعت
مهمترين صنعت ماهشهر پتروشيمي و کشتيراني ميباشد. پتروشيمي بندر امام خميني جزء بزرگترين پتروشيميها در خاورميانه ميباشد. بندر ماهشهر همچنين بزرگترين بندر جنوب غرب کشور است که بخش عظيمياز صادرات ايران از اين بندر صورت ميگيرد.
در ده سال اخير با راه اندازي پروژههاي پتروشيمي منطقه ويژه اقتصادي در ماهشهر اين شهر يکي از شهرهاي صنعتي نه تنها خوزستان بلکه ايران شدهاست.
مهمترين صنعت ماهشهر پتروشيمي و کشتيراني ميباشد مثلا پتروشيمي بندر امام جزء بزرگترين پتروشيميها در خاور ميانه ميباشد. بندر ماهشهر همچنين بزرگترين بندر جنوب غرب کشور است که بخش عظيمي از صادرات ايران از اين بندر صورت ميگيرد. در ده سال اخير با راه اندازي پروژههاي پتروشيمي منطقه ويژه اقتصادي در ماهشهر اين شهر يکي از شهرهاي صنعتي نه تنها خوزستان بلکه ايران شدهاست. شرکتهايي چون پتروشيمي تندگويان، فجر، اميرکبير، مارون، بوعلي، خوزستان و... در منطقه ويژه ماهشهر قرار دارند. وجود صنايع عظيم پتروشيمي دراين شهر مردم بسياري از شهرهاي مجاور و حتي غير مجاور را به ماهشهر کشانده در سال 84 نيز بزرگترين کارخانه لوله سازي کشور در ماهشهر به بهره برداري رسيد. در اين شهر دو دانشگاه وجود دارد يکي دانشگاه آزاد اسلامي و ديگري شعبهاي از دانشگاه صنعتي اميرکبير.