شهر زَنجان مرکز استان و شهرستان زنجان در شمال غرب ايران است.جمعيت اين شهر بر طبق سرشماري سال 1385، برابر با 349,801 نفر بودهاست.
نام زنجان عربيشده زنگان فارسي است.مردم منطقه هنوز هم تلفظ زنگان را بکار ميبرند.شهر زنجان در دره زنجانرود ، از شاخههاي قزلاوزن (سفيدرود) قرار گرفته و سر راه شوسه و راهآهن تهران به تبريز ميباشد.صنايع دستي از قبيل ورشوسازي، مليله كاري(نقرهسازي)، چاروق و چاقوسازي آن مشهور است.
زنجان از شمال به شهرستان طارم و خلخال و ميانه و از مشرق به ابهر و طارم و از جنوب به قيدار و زرين آباد و از غرب به شهرستانهاي ماهنشان و چاراويماق محدود است و از سطح دريا 1663 متر ارتفاع دارد.
ارتفاع قله سپهسالار که در اين استان قرار دارد به 3318 ميرسد و بخشهاي آن عبارتاند از بخش مرکزي، بخش زنجانرود، بخش قره پشتلو که جمعاً 328 پارچه آبادي دارد.
از جمله شرايطي که فلسفه وجودي شهر زنجان را در منطقه تبيين و توجيه مينمايد، وجود راه ارتباطي فلات مرکزي ايران به آذربايجان در منطقه، حاکم بودن شرايط مناسب اوضاع توپوگرافي، وجود اراضي مسطح با شيب 2? در منطقه کوهستاني و بالاخره لزوم مرکز مبادلاتي توليدات کشاورزي و ارائه خدمات متقابل به روستاهاي حوزه نفوذ به ويژه ايالات پنجگانه مستقر در منطقه بودهاست ميرساند که اين پديده در شکل گيري شهر و محله بندي آن عامل تعيين کننده ميباشد.
پيشينه:
حمدالله مستوفي، تاريخنگار نامدار، بنياد شهر زنجان را از اردشير بابکان، سردودمان ساسانيان دانسته و نام نخستين اين شهر را شهين ذکر کردهاست. در لغتنامه دهخدا هم در سرواژه شهين چنين نوشتهاست: «شهين نام شهر زنگان است و معرب آن زنجان باشد و گويند اين شهر را اردشير بابکان بنا کردهاست.»
حمدالله مستوفي در نزهةالقلوب (تأليف در 740ق/1339م) زبان زنجان و مراغه و تالش گشتاسبي را پهلوي ذکر ميکند و ميگويد «زبانشان پهلوي به جيلاني بازبسته است» که منظور همان گويشهاي گوناگون زبانهاي تاتيتبار است.
امروزه زبان مردم زنجان ترکي آذربايجاني است. فارسي نيز در برخي خانوادهها رايج است.
آثار و بقاياي نخستين استقرار شهر که دراصطلاح کهن دژ ناميده ميشود تا سال 1300 هجري شمسي پا برجا بوده و در جريان ساختمان (خيابان فرهنگ) تسطيح شدهاست. قبرستان شهر در حد جنوب شرقي محل استقرار و در داخل حد طبيعي سيلاب شرق شهر منطبق بر (خيابان امام) فعلي تا (فدائيان اسلام) بودهاست.
در احياء مجدد و گسترش آن، در اوايل دوران اسلامي، شهر اندکي به طرف غرب استقرار نخستين، در ساحل چپ سيلاب قديمي که امروزه منطبق بر خيابان (استانداري) است کشيده شد، برجستگي کهن دژ اين دوره در محله فعلي (نصرالله خان) بوده که در سال 1340 تسطيح و محل آن به دبيرستانهاي دخترانه تبديل شدهاست.
گسترش شهر در اين دوره به طرف شرق محل مورد بحث که اراضي شهري قابل استفاده در شهرسازي بوده، امتداد يافت. حمدالله مستوفي درنزهة القلوب دور باروي شهر را ده هزار گام ذکر نموده که در حدود 5/4 کيلومتر است و از قلعه کنوني سهر اندکي بزرگتر بوده به طوري که دامنه استقرار تا حد سيلاب شرقي کشيده شدهاست. قول حمدالله مستوفي يافتههاي باستانشناسي مطابقت دارد چنان که در اراضي شرقي خارج از ديوار قلعه، آثار قرن شش هجري قمري در عمق 2 متري ازکف معابر فعلي قرار گرفته و قابل رؤيت است.
کتب صورالاقاليم از مزار اکابر و اولياء وجود درشهر، قبور شيخ اخي فرج زنگاني و استاد عبدالغفار سکاک و عيسي کاشاني را نام بردهاست.
اين شهر براي بار دوم در پاييز سال 628 هجري قمري در فتنه مغول تخريب شده و شدت آن به حدي بود که شهر براي مدتي از قيد حيات ساقط شد. به ويژه انتخاب سلطانيه به پايتختي در دوران ايلخاني و گسترش شهر مزبور در ايام حکومت غازانخان و خدابنده و اولجايتو در اواخر قرن هفتم هجري قمري، به علت نزديکي اين دو شهر، در متروکه شدن شهر زنجان عامل تعيين کنندهاي بود، به عبارت ديگر در تمام ايام شکوفايي شهر سلطانيه، شهر زنجان به حالت نيمه ويران باقي ماندهاست.
سلطانيه پس از برچيده شدن حکومت ايلخاني به قول دونالد ويلبر «به علت اينکه شهر درراستاي راههاي تجارتي قرار نداشت و عدم جاذبههاي شهري در آن سريعتر از آنچه که آبادشده بود، تخريب و متروک گرديد». که خود دليل قاطعي براي توسعه شهر زنجان بودهاست. اين شهر مجدداً توسعه يافته و از طالع بد براي بار سوم در نيمه دوم قرن هشتم هجري قمري با يورش وحشيانه تيمور لنگ مواجه و پس ازقتل عام اهالي به طورکلي با خاک يکسان شد. کلاويخو سفير پادشاه اسپانيا در دربار ميرانشاه از نوادگان تيمور در نيمه اول قرن نهم هجري در سفرنامه خود، قسمت اعظم شهر زنجان راغير مسکون و مخروبه ذکر نموده و حصار شهر را غير قابل تعمير دانسته و مينويسد:
«درشب هنگام به محلي رسيديم که به زنجان معروف است و بيشتر قسمتهاي اين شهر غير مسکون است اما گويي که در گذشته اين شهر يکي از بزرگترين شهرهاي ايران بودهاست. اين شهر دردشتي درميان دو کوه بلند که لخت و خالي از جنگل هستند قرار دارد. ما ديديم که حصار شهر ديگر قابل تعمير نيست اما در داخل حصار هنوز خانهها و مساجد بسياري هم چنان استوار و پابرجا بودند و در خيابانهاي آن نهرهايي ميگذشت اما همه اينها اينک خشک و بي آب هستند.»
شاردن سياح فرانسوي که به سال 1672 ميلادي از شهر زنجان بازديد نموده مينويسد:
«هنوز در حوالي يک مايل و بيشترآثارو بقاياي مخروبه مشاهده ميشود». موارد ديگري از اين مقولات بيانگر اين حقيقت است که شهر زنجان تا اواخر قرن نهم هجري قمري غير مسکون و مخروبه بودهاست. در دوران صفويه که آرامش نسبي در منطقهها حاکم بوده شهر تجديد بنا شده و مجدداًً تکاپوي حيات در آن آغاز گرديدهاست. حال با توجه به گزارش سياحان و جهانگردان و هم چنين مطالعه متون تاريخي و بررسيهاي باستانشناسي معلوم ميشود عليرغم قدمت سه هزار ساله، کليه آثار فعلي وبافت شهري نسبتاً جديد است. به عبارت ديگر با عنايت به آنچه که اجمالاً بيان شد شهر زنجان در دورههاي مختلف بر اثر هجوم دشمن تخريب و به مرور شهر جديد بر روي خرابههاي قديمي احياء شدهاست.
علت انطباق و احياء شهر در محل فعلي، معلول جاذبههاي شهري منطقهاي ازجمله وجود سفرههاي آب زيرزميني، استفاده مجدد از قنوات قديمي، دسترسي و مورد استفاده قرار دادن زنجان چاي، اوضاع توپوگرافي محلي و بالاخره عامل تعيين کننده استقرار شهر درسر راه تجاري و استراتژيکي فلات مرکزي ايران و ارتباط آن با آذربايجان و لزوم اتراق کاروانها، بازسازي شهر زنجان را منطبق بر خرابههاي قديمي، امري لازم و ضروري مينمودهاست.
شهر فعلي از دوران صفويه تکوين و توسعه پيدا کردهاست، خاستگاه اوليه شهر در اين دوره از تجديدبنا، به لحاظ استفاده ازامکانات و استعدادهاي بالقوه شهري و زيستي در حد نهايي اراضي شهري در جنوب، در ساحل راست رودخانه زنجان رود قرار گرفتهاست. جهت توسعه و رشد شهري از نظر توپوگرافي و وجود اختلاف ارتفاع در جنوب شهر و دارا بودن شيب نسبتاً تند تا کف رودخانه زنجان رود که استقرارهاي شهري را با مشکلات جدي مواجه ميسازد، به طرف شمال امري اجباري و قطعي بودهاست. به هر حال گسترش شهر هنوز محدود به مسيلهاي شرقي و غربي بوده که محل استقرارشهر به صورت دلتا نسبت به زنجان رود است.
با تحليل و توجيه عوامل و عناصر شهري از قبيل قبرستانهاي قديمي و مناطقي تحت عنوان (کولوک) که تا امروز باقي مانده، شکل گيري و گسترش شهر را ميتوان پيگيري و تبيين نمود قديميترين عنصر، متعلق به اواسط دوران صفويهاست که به نام کاروانسراي سنگي واقع در قسمت شرقي کهن دژ در ورودي شهر به اسم دروازه همدان قراردارد. اين کاروانسرا که هم اکنون قسمت اعظم آن از ميان رفته و به اداره اوقاف تبديل شده است، يادگاري از دوران شاه عباس دوم ميباشد. بدين ترتيب قبل از احداث مجموعه بازار زنجان در دوران آقا محمد خان قاجار(1200 هجري قمري)، ميادين آهنگران و راسته صباغها با عنايت به نقش عملکردي شهر که در مقدمه بيان شد، از عناصر اصلي آن محسوب ميشوندکه اين عناصر نسبت به شارستان مرکزيت دارد.
در دوران آقا محمد خان قاجار با توسعه نسبي شهر در حد قلعه فعلي که خود از مسيلهاي طبيعي الهام گرفته، مجموعه بازار به مثابه قطب واحد اقتصادي، خدماتي و فرهنگي منسجمترين عنصر شهري را به وجود آوردهاست و با عنايت به پديدههاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و عملکردي، و... به طوري که در زندگي روزمره شهري نقش اساسي داشته باشد، محله بندي شهر صورت گرفتهاست. در اين دوره به طور کلي شهر به سه منطقه تقسيم شده، نخست منطقه مرکزي شهر با جاي گرفتن مراکز حکومتي، اداري و مذهبي در آن موجوديت يافته و فاقد اسم خاصي بودهاست. اراضي و محدثات واقع در شرق محدوده مرکزي در مجموعه بازار تحت عنوان يوخاري باش و افراد ساکن در اين منطقه در کليات با همين عنوان مشخص شده و از نظر اقتصادي (در اوايل دوران قاجار) از ظرفيت بالايي برخوردار بودهاند. اراضي و محدثات واقع در غرب محدوده مرکزي به نام اشاقه باش موسوم شدهاست.
در اين تقسيم بندي هر يک از مناطق دوگانه (اشاقه باش و يوخاري باش) از نظر زندگي روزمره و مقررات اجتماعي، داراي امکانات فيزيکي و کالبدي داراي وحدت و هم آهنگي کامل است.
محلات از نام باني مساجد و تکايا الهام گرفته و يا با انتساب به صنف خاصي نام گذاري شدهاند. محلات قديمي داراي عناصر شهري منسجم تري بوده و به عنوان مراکزمحلهاي نقش اساسي را در زندگي عمومي ايفا ميکند. اين محلات از نظر فيزيکي داراي الگوي خاصي است، بدين ترتيب که به عناصري از قبيل مسجد، تکيه، حمام، مراکز خريد روزانه، مراکز خدماتي، آب انبار، فضاي مشاعي جهت انجام مراسم مذهبي، سنتي و تجمعهاي عمومي و بالاخره محل بازيهاي کودکانه مجهزند. به طوري که اين مراکز تا امروز با حفظ عملکردهاي نخستين در تکاپوي حيات در محلات نقش اساسي دارند. نمونههاي بارز آن محلات دود قلي، مسجد يري پايين، نصرالله خان، محله زينبيه و محله قهرمان ميباشند و تقريباً ساير محلات داراي چنين خصيصه بارز و روشن اند که با گسترش تدريجي شهر نسبت به مرکزيت کهن دژ و سپس مجموعه بازار با انسجام معقول و منطقي جاي گرفتهاند.
مساجد تاريخي:
مسجد جامع زنجان، مسجد چهل ستون زنجان، مسجد خانم زنجان، مسجد ميرزائي نجفي زنجان، مسجد اسحق ميرزا زنجان، مسجد آقا سيد فتح الله زنجان، مسجد دميريه زنجان، مسجد عباسقلي خان زنجان، مسجد شيخ فياض زنجان، مسجد چهل ستون زنجان
مراکز آموزشي:
دانشگاه زنجان
مرکز تحصيلات تکميلي علوم پايه زنجان
دانشگاه علوم پزشکي زنجان
دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان
دانشگاه پيام نور زنجان
آموزشکده فني و حرفهاي الغدير زنجان
موسسه آموزش عالي روزبه
موسسه آموزش عالي عبدالرحمن صوفي رازي
نقاط ديدني:
نمايشگاه بينالمللي کاسپين زنجان از مکانهاي ديدني اين شهر است. سالانه بيش از 20 مورد نمايشگاه در محل نمايشگاه بينالمللي کاسپين زنجان برگزار ميشود.
صنايع دستي:
چاروق دوزي، مليله کاري شامل سيني، سرويس بشقاب کاسه و وسايل مصرفي، چاقو سازي شامل کارد آشپز خانه و ميوه خوري و همچنين قندشکن، گليم بافي، تذهيب، تراش سنگ هاي قيمتي، رنگرزي، منبت کاري، نگارگري، مصنوعات چرمي، معرق چوب و مسگري (ساخت ظروف مسي).دراستان زنجان رشتههاي مختلف ديگر صنايع دستي رواج دارد. از آن جمله گليم بافي در ابهر، قيدار و زنجان روستاهاي آن گيوه دوزي ابريشمي و نخي در انگوران و زنجان، رنگرزي در ابهر، زنجان، قيدار، سفالگري در روستاي قلثوق، جاجيم بافي نواري در شهرستانهاي طارم و ماه نشان، انگوران، کيسه بافي حمامي نواري در انگوران، ماه نشان، قيدار را ميتوان نام برد. ضمن آنکه بايد گفت قاليبافي از جمله هنرها و حرفه هايي است که در اکثر شهرها و روستاهاي استان زنجان رونق و رواج دارد.
سوغات:
مرسوم ترين سوغاتي زنجان چاقو و چاروق (نوعي کفش) و مليلهکاري است.
روزنامهها:
مردم نو
هفتهنامههاي زنجان:
پيام زنجان، بهار زنجان، صداي زنجان، البرز خرم، موج بيداري، صيانت، قلم، پگاه ميهن، زنجان شورا، شهاب زنجان، مهر زنجان
هتلها:
هتل سپيد
هتل پارک
هتل بزرگ يا گراند هتل
هتل سپهر
هتل آسيا
ديدنيها:
امامزاده سيد ابراهيم زنجان
مسجد جامع زنجان
بازار زنجان
بناي رختشويخانه زنجان
مجموعه تفريحي ائل داغي زنجان
کاروانسراي سنگي زنجان
گنبد سلطانيه واقع در سلطانيه
غار کتله خور واقع در قيدار
امامزاده زيدالکبير
حمام حاجداداش
عمارت ذوالفقاري محل نگهداري مردان نمکي
پل ميربهاالدين
سد تهم زنجان
معبد اژدها يا داش کسن در روستاي وير در نزديکي گنبد سلطانيه