[hlOstan]

خور(فارس)

موقعيت جغرافيايي
خور يكي از شهرهاي جنوبي استان فارس، در 367 کيلومتري شهر شيراز و همجوار شهر لار مي باشد كه از نظر جغرافيايي در عرض 27 درجه و 38 دقيقه شمالي و طول 54 درجه و20 دقيقه شرقي قرار دارد و از ضلع شمال به شهر قديم لار و از جنوب به صحراي نيمه و سنخود و جاده اصلي لار - بندرلنگه و كوههاي تنگ خور و روستاي كرمستج و از غرب به شهر جديد لار و از شرق به روستاي براك و فرودگاه بين المللي لارستان و قريه‌اي متروكه به نام «پَدِز» و از شمال شرقي به شهر لطيفي محدود مي شود جمعيت خور در حدود 7000 نفر و ارتفاع آن از سطح دريا 798 متر است، مساحت آن در محدوده خدماتي شهرداري 000،700،3 متر مربع و منطقه استحفاظي شهر در حدود 7,000,000 متر مربع مي باشد كه از مركز شهر قديم لار حدود 3 كيلومتر فاصله دارد. و داراي شهرداري و شوراي شهر مستقل مي‌باشد. اين شهر تاريخي داراي بافتي روستايي، باکوچه هاي تنگ و رودخانه هاي فصلي مارپيچ و بعضاً خانه هاي به جا مانده خشت و گلي قديم در کنار خانه هاي نسل جديد شهري است.آب و هواي شهر خور بعلت قرار گرفتن در ناحيه نيمه بياباني گرم و خشك بوده و كشاورزي بعلت كمبود آب و نزولات آسماني رونق چنداني ندارد. داراي بارندگي نزديك به 30 ميليمتر و متوسط درجه حرارت و اقليم شمال 22 درجه و ميانگين 10 ساله بوده و بيشترين بارندگي در فصل زمستان اتفاق مي افتد. که البته در برخي سالها در فصل تابستان با بارانهاي معروف به «چِل پَسيني» کشت صيفي جات و کنجد نيز رونق مي‌گيرد.

ارتقاء به شهر: روستاي خور طبق مصوبه مورخ 1/3/1382 هجري شمسي در هيئت محترم وزيران به شهر خور ارتقاء يافت.

خور در گذر تاريخ
طبق آثار به جا مانده موجود مانند: « بناي تاريخي آسال(عصارخانه)»، «قلعه آسال»، «چاه دِيلَو يا دولاب»، «گاو چاه‌ها و سنگ قبرها، و سنگ آبهاي گَبري» و آثاري که طي نيم قرن گذشته از بين رفته مانند: «تُنب پَرگُو» و تپه معروف به «تُمب حسن گِنا» خور يکي از شهرهاي کهن لارستان مي‌باشد و قدمت آن به قبل از ورود اسلام به ايران مي‌رسد، و گروهي از پيروان دين زرتشتي در خور مي زيستند که مردم آنها را «گبريان» يا «گَوريان» نيز مي نامند. محل سکونت آن ها قسمت هاي شمالي شهر بود. که تا نيم قرن گذشته خندق، و تپه پَرگُو نيز با همان شمايل اوليه پا برجا بوده است بيشترين مهاجرت ها به خور در زمان صفويان و بعد از آن اتفاق افتاد، که قلعه خواجه غلامرضا (برج سفيد) در اين عصر بنا شده و همچنين بناهاي به جا مانده از گذشته مانند قلعه آسال و بناي آسال نيز در اين دوران مرمت کلي گرديد. به دليل قرار گرفتن خور در مسير راه کاروانيان و جاده تجاري لار – بندرعباس و به خاطر واقع شدن بر روي سرزمين کم ارتفاعِ مخروط افکنه کوه هاي«تنگ خور» و وجود آب و سفره‌هاي زير زميني مناسب مورد توجه قرار گرفته و به تدريج به جمعيت اين مکان افزوده شد

موجوديت خور در زمان حکومت ناصر الدين شاه قاجار رسميت يافته است. «حمام تاريخي» و «مسجد محمد رسول الله (جامع قديم)» نيز در عصر قاجاريه بنا شده است که متأثر از معماري زنديه مي‌باشد.

صنايع دستي
خور داراي نخلستانهاي زيادي مي‌باشد که به تبع آن نيز از همين درختان نخل (فَسيل يا ماه) انواع سبد (گِلّه و تيلَک)، بادبزن، جارو، پَروَند (طنابي ضخيم براي بالا رفتن از درخت نخل) و... ساخته مي‌شود. از ديگر صنايع دستي مردم مي‌توان به نمك تراشي كه با مهارت خاصي به دست هنرمندان ساخته مي شود و بيشتر جنبه ي تزئيني دارد اشاره کرد. از درخت هاي «گِز و كُنار» انواع تخت و گهواره و ابزار آلات مي سازند كه گهواره بر دو نوع است كه يك نوع آن را «نَنِي» (گهواره تابستانه) و نوع ديگر آن را «بِهنَه» (گهواره زمستانه) مي گويند.

مهمترين مهارت زنان خور پختن انواع نان و غذاهاي محلي و انواع فرآورده‌هاي لبني است. نانهاي محلي انواع متعددي دارند (نزديک به 15گونه نان مختلف) كه هر كدام به فصل خود پخته مي‌شوند. که با اضافه کردن ماده‌اي به نام «مَهوَه» و در بعضي موارد کنجد و تخم مرغ و... به آن، صرف مي‌شود. همه ساله در ماه مبارک رمضان و يا بنا به مناسبت هاي ملي ديگر در خور نمايشگاه‌هايي از آثار هنري مردم بويژه زنان خوري برگزار مي‌شود که در آنها انواع غذاها و وسايل تزئيني به نمايش گذاشته مي‌شود. آداب و رسوم و زبان مردم خور مراسم عروسي و عزاداري مردم خور با حضور پرشور و همگاني اکثريت مردم برگزار مي‌شود، در عروسي ها رقص محلي، چوب بازي و شمشير بازي طراوت خاصي به مراسم مي‌دهد اعياد سعيد قربان و فطر مردم به ديدن همديگر مي‌روند و بچه‌ها عيدي مي‌گيرند، فروردين ماه و نوروز را به خاطر آب هواي مناسب منطقه به صحراهاي اطراف مانند: نيمِه، سِنخُود، نَمد مال و پَدِز و... مي‌روند، و با رنگ کردن تخم مرغ و شاخ حيوانات خانگي و مرغ وخروس (به رنگ سبز)، و بردن هديه براي نوعروس و نوزاد تازه متولد شده (نوروزي) از سال نو استقبال مي‌کنند. در بعضي از سالها براي طلب باران به پخت حليم به صورت دسته جمعي مي‌پردازند.

زبان مردم خور
زبان مردم خور دنباله زبان فارسي ميانه يا همان فارسي دري است که ريشه قديمي تر آن به زبان پهلوي ساساني يا فارسي ميانه جنوبي بر مي‌گردد. (که در اصطلاح عاميانه به «زبان اَچُمِي» شهرت يافته است) و داراي لهجه خاصي است که آن را «لهجه خوري» مي نامند.

امکانات رفاهي
شهر خور از جنوب در مسير اصلي جاده شيراز- بندرعباس و از شمال در مسير جاده کهورستان که به بندر عباس و جزاير قشم و کيش منتهي مي‌شود قرار دارد. فرودگاه بين المللي لار تقريباً در 3 کيلومتري شرق خور واقع است. همه ساله با فرا رسيدن فصل مسافرت و تعطيلات، شهرداري و شوراي شهر در حد توان جهت اسکان مسافران امکانات رفاهي را فراهم مي بينند، البته از آنجايي که شهر خور در 2 کيلومتري شهر جديد لار واقع مي‌باشد مسافران مي‌توانند از هتل و مهانسراهاي شهر لار نيز استفاده ببرند. خور داراي 12 مرکز آموزشي شامل مهدکودک، دبستان، راهنمايي، هنرستان، دبيرستان، دانشکده علمي کاربردي و دانشگاه پيام نور لارستان مي‌باشد. همچنين درمانگاه و خانه بهداشت شهر مشغول خدمات رساني به مردم مي‌باشند. آب شُرب شهر از دو حلقه چاه (چاه حاج علي و چاه حاج امين) در ناحيه کوههاي تنگ خور توسط خيرين تأمين مي‌گردد که در شمار آبهاي درجه يک کشور از لحاظ کيفيتي مي‌باشد، که بخش هاي زيادي از مناطق اطراف و روستاهاي دور افتاده استان هرمزگان را مجاناً تحت پوشش قرار داده است. پارک جنگلي، پارک کودک و پارکهاي حاشيه اي، محلي است براي تفريح خانواده‌ها و مسافران. در جنوب شهر و در راه عبور از استاديوم ورزشي در 10 و 20 کيلومتري خور، دو صحرا متعلق به مردم قرار دارد به نامهاي «سِنخود» و «نِيمِه» که هم محل کشاورزي آنهاست و هم محل تفريح و گشت و گذار.

نظرات
در صورتیکه اطلاعات و یا تصویری برای این شهر دارید لطفا از طریق این فرم برای ما ارسال نمایید.
پست الکترونیک :
متن یا عنوان :
عکس :     
     
متن تصویر را وارد نمایید :