قرهضياءالدين شهري است در شهرستان چايپاره استان آذربايجان غربي
وجه تسميه ي قره ضياء الدين
1-چايپاره : نام اوليه اين منطقه ، چورس بوده که بعداً به چايپاره تغيير نام يافته است در مورد وجه چايپاره دو نظر وجود دارد:عدهاي بر آنند که نام اصلي بخش چايپاره همان « چهار » « پاره » است ، و آن به اين دليل است که در قديم اين منطقه از چهارقسمت تشکيل يافته بود ، ولي عدهاي نيز بر اين عقيده هستند که همان چايپاره درست است و دليل آن اين که رودخانه ( آغچاي ) با مسير حرکت غرب به شرق ، اين بخش را به دو قسمت مساوي تقسيم ميکند ( چاي ، به معناي رودخانه و پاره به معناي تکه و قسمت ميباشد )
2- قره ضياءالدين : اين وجه از دو قسمت مجزا تشکيل يافته است ، يک قسمت آن « قره » که در اصل « قرا » بوده است و معناي لغوي « قرا ء » روستا هاي ميباشد که کلمه قرا با گذشت زمان و به جهت سهولت تلفظ به قره تبديل شده است و بخش دوم آن بوده است . حال عدهاي نيز بر اين عقيده اند که همان « قره ضياءالدين » صحيح است . قسمت هاي قره ضياءالدين امروزي ترکيبي از روستا هاي « ميرز ا کندي » « آوک » و « حاچا » ميباشد که در حال حاضر اراضي مربوطه به آوک به « آوک يرلري » و مزارع مربوط به حاچا به « حاچا يرلري » معروف هستند .
مناطق گردشگري منطقه چايپاره
قلعه اوراتوئي روستاهاي بسطام:
قلعه مذکور متعلق به تمدن اوراتويي سده 800 ق . م واقع در غرب شهر قره ضياءالدين به مسافت 7 کيلومتر از شهر قره ضيا ءالدين به مسافت 7 کيلومتر از شهر فاصله دارد . برابر سنگ نوشتهاي که در بالاي درب قلعه مخروجه دژ بسطام به طول 72 و به عرض 16 سانتي متر به خط ميخي بدست آمده چگونگي احداث قلعه مذکور چنين توصيف شده است.« روسا پسر ارگشتي اين معبد را براي خالدي خدا بر پا کرد به نيروي خدا روسا پسر ارگشتي سخن ميگويد : اين سرزمين خالي بود و چيزي در اينجا بر پا نشده بود و همانطوري که خداي به من فرمان داده است من در اينجا بنا ساختم و اين جا را شهر روسا ناميدم روسا پسر ارگشتي ميگويد هر کس که اين نبشته را منهدم کند و به آن زيان رساند يا آن را بشکند خالدي خداي او را به وسيله خداي هوا و خداي آفتاب و خدايان ديگر بر خواهد انداخت و در زير آفتاب نامي از خود نگاه نتواند داشت منم رو سا پسر ارگشتي شاه نيرومند شاه کشور ها سرور شهر توشيا . هر چند سنگ نوشتههاي ديگري از تمدن اوراتويي از منطقه بدست آمده اما از متن سنگ نوشته مذکور چنين بر ميآيد که روسا پسر ارگشتي قلعه بسطام را معبدي براي خالدي بنا کرده است که نام اوليه آن روزاهلني بوده است ولي از آنجا که زير بناي اين شهر را روسا پسر ارگشتي گذارده است در منابع ارمني اين قلعه بنام شهر روسا معروف گرديده است که پروفسور هينتس هم برابر اين اطلاعات شهر مزبور را روسا ناميده است .
علاوه بر موارد فوق در قلعه بسطام آثار مربوط به ارمنيان نيز موجود ميباشد که در نظر عام آنها بنام اوراتويي معروف است ولي واقعيت چنين نيست زيرا در حفاريهاي محوطه قلعه قرون وسطي در ارتفاعات قلعهبسطام سنگي با لبههاي نامنظم به دست آمده که نقش صليب ارمني بر روي آن حک شده است . با انحلال و شکست اوراتوها از دولت هاي همسايه ، ارمنيان تازه وارد تمدن اوراتوي در منطقه شدند و در ول اقامت طولاني خود در منطقه آثار تاريخي چندي از خود بجا گذاشته اند که نمونههايي از آن تا بحال باقي است که از جمله آنها يک قلعه و يک اطاق به نام بوزخانه در قسمت جنوبي شرقي روستاي مذکور ميباشد .قسمتي از روستاي بسطام که چينههاي قلعه اوراتوي بسطام مشاهده ميشود .
قرمزي مسجد چورس :
در دوره صفويه شهر هاي مرزي ايران به دليل حملههاي مکرر نظاميان عثماني ارزش و اعتبار خود را از دست دادند و از آنجا شهر خوي نيز در منطقه مرزي دو کشور واقع بود ويران و مرکزيت آن به روستا ي چورس انتقال يافت .با رونق روستاي چورسکه امنيت و آبادي آ ن از زمان سلطان خان سوء باشي آغاز و تا دوره ايوب خان و پسرش مرتضي قلي خان بزرگ ادامه يافت و با انعقاد معاهده قصر شيرين ( ذهاب ) در سال 1049 ه ق ، با صلح نسبي که ميان دو کشور ايجاد شد با رونق راههاي تجاري قديم ( جاده خوي ، طرابوزان شاخهاي از جاده ابريشم ) چورساز اين رونق اقصادي بهرهها برده و بنا هايي در آن روستا ساخته شد که از بنا هاي زيباي آن دوره ميتوان به مسجد اقعي ( قرمزي مسجد ) چورس اشاره نمود . تارونيه ، بازرگاني و جهانگرد مشهور فرانزوي در دوره صفويه با مشاهده چورس درباره عظمت آن مينويسد : ( از کوتيکار ميرود به خلوت به کوجيا به دارکاون به سليمان سرا اين چهار مکان آخري عبارت است از 4 کاروانسرا که بالنسبه راحت هزتند از سلمان سرا ميروند به کورس و بيگ آن خراج گذار شاه ايران است و در قلعهاي کهنه در دو کيلومتري آن اقامت دارد و در آنجا بايد براي هر مال التجاره 9 عباسي حق گمرگ ادا کرد و بعلاوه سوغات براي بيگ عبارت است از چند کله قند و جعبههاي شيريني و کوزههاي مربا ، زيرا که تعارف نقدي خلاف احترام است و بشرافت بيگ بر ميخورد در کورسشراب خوب يافت ميشود و ازآنجا به دو هاقلي ( اوغلي ) .... ( 2 ) ( 3 ) صلح قصر شيرين با دولت عثماني آرامش نسبي در ايران برقرار کرد و کاروانهاي تجاري از راه عثماني نويد رونق اقتصادي را براي چورس داده و باعث عمران و آبادي منطقه گرديد.
مشخصات مسجد مرتضي قلي خان معروف به ( قرمزي مسجد ) در روستاي چورس :
مسجد بنايي است به طول و عرض 19 * 91 متر و با زير بنايي به مساحت تقريبي 360 متر مربع داراي چهار ستون سنگي در داخل مسجد که طاقها و گنبد هاي مسجد بر روي اين ستونها استوار است تماماً سنگي و به صورت هشت بعدي و در بالاي ستونها چهار بعدي و بزرگتر ميباشد ارتفاع هر ستون 2 متر و محيط ستونها در پايين 60/2 و در بالاي ستون 33/3 متر ميباشد ارتفاع سقف ازکف مسجد در محل قوس هر ستون و ديوار 4 متر و در وسط گنبد ها حدود 6 متر ميباشد کنده کاري مختصري نيز که به ستونها شکل يک گل را ميدهد ديده ميشود طاق مقرنس مسجد از آجر پخته ساخته شده و ديوار هاي ضخيم آن از درون مسجد از سنگ به « قرمزي مسجد » ناشي از همين قرمز رنگ بودن تمام آجرها ميباشد .
زيارتگاه حضرت ابوالفضل العباس :
مهمترين زيارتگاه منطقه چايپاره ، زيارتگاه حضرت ابو الفضل واقع در روستاي حمزيان ميباشد . در مورد تاريخچه اين زيارتگاه نقل است : دو نفر مالک ملک فعلي اين مکان بودند که در مورد چگونگي تقسيم آن با يکديگر اختلاف پيدا کرده و به همين خاطر يکي از آن دو نفر سهم خود را وقف حضرت عباس مي نمايد ولي شريک دوم ، سهم خود را جدا نموده و شروع به به حصار کشي ميکند در حين حصار کشي اين شخص متوجه ميشود سنگي که قبلاً در ديوار نهاده رها نموده و به محل اصليش برگشته است اين واقعه سه روز متوالي اتفاق مي افتد که سر انجام اين شخص از عمل سنگ متحير گشته و سهم خود را وقف حضرت عباس ميکند . در حال حاضر در اين زيارتگاه تقدس يافته است.علاوه بر مناطق تاريخي فوق قسمت شمالي بزطام با مناظر زيباي طبيعي با جريان رودخانه آغ چاي منظره بسيار دلربايي بوجود آورده است که در نهايت منتهي به پروژه سد آغچاي ميگردد.
پل دوقوز گوز ( نه دهنه کسيان ) :
اين پل مهمترين پل ارتباطي در محور جاده حمزيان بوده که اين جادهمنطقه چايپاره ، ماکو ، شوط و پلدشت را با شهرستان خوي و ساير شهرستانها در دوران پيشين بخصوص در زمان رضا شاه و اوايل دوره پهلوي دوم وصل ميکرد اين پل در دوره رضا شاه توسط مهندسين خارجي بطول 50 متر و به ارتفاعغ 7 متر بر روي رودخانه آغ چاي احداث و در اوايل دوره محمد رضا شاه توسط احمد خان بيات ماکد مرمت گرديد ولي با احداث جاده ترانزيتي ايران – اروپا ، جاده حمزيان و به تبع آن پل مزبور ارزش و اهميت خود را از دست داد ولي بخاطر سبک معماري خاص خويش به يکي از آثار تاريخي منطقه تبديل گرديد . ( مطالبي برگرفته از کتالب چايپاره درگذر تاريخ نوشته عادل باقري )