شهر لالجين در شمال همدان واقع است و به طول جغرافيايي 48 درجه و 28 دقيقه و عرض جغرافيايي 34 درجه و 58 دقيقه قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دريا 1731 متر است.اين شهر که مرکز بخش لالجين است، از همدان بيست کيلومتر و از بهار نه کيلومتر فاصله دارد.
بخش لالجين با وسعت 508 کيلومتر مربع و جمعيت 44,568 نفر در شرق شهرستان بهار واقع شده، از جنوب به شهرستان همدان و از شمال به کبودرآهنگ محدود ميشود و شامل دو دهستان مهاجران و سفالگران است. شهرستان بهار با وسعت 1329 کيلومتر مربع در نيمه شمالي استان واقع شدهاست. اين شهرستان داراي سه شهر به نامهاي بهار، لالجين و صالحآباد بوده، داراي هفتاد و دو آبادي، دو بخش و پنج دهستان است.
لالجين داراي نه مسجد است (در سالهاي اخير در جنب يکي از اين مساجد به نام مسجد حاج عبداللّه، مسجد جامع ساخته شدهاست). همچنين خاک اين ديار مرقد (حدود) صد شهيد جنگ ايران و عراق را در آغوش دارد. همه مردم اين شهر بر مذهب تشيعند.
80 درصد از جمعيت شهر لالجين به پيشه سفالگري و سراميککاري اشتغال دارند. لالجين به عنوان مرکز توليد سفال و سراميک خاورميانه شناخته شدهاست.
قوميت و زبان:
ساکنين لالجين از ترکهاي اوغوز بوده، از ايل قايي به شمار ميروند. اهالي اين شهر همچون مردم شهرها و روستاهاي مجاور (و اکثر نواحي شمال و شمال غربي همدان) به لهجهاي خاص از زبان ترکي آذربايجاني سخن ميگويند که نسبتاًً با گويش مردم آذربايجان متفاوت بوده، از نظر لحن تکلم به ترکي قشقاييهاي استان فارس و شاهسونهاي ساوه و قم نزديک است. طبق اسناد به دست آمده از حفاريهاي چهار راه مرکزي اين شهر (همچون سنگ قبرهاي متعلق به قرن پنجم هجري كه اكنون در موزه تپه هكمتانه همدان در معرض ديد عموم است) و نيز اشارات دکتر فاروق سومر باستانشناس شهير ترک، لالجينيها بازماندگان ترکهاي سلجوقيند که با ورود به اين منطقه با ترکهاي ساکن اين شهر آميختهاند.
جمعيت:
لالجين حدوداً پانزدههزار نفر جمعيت دارد. در اولين سرشماري نفوس و مسکن، جمعيت اين شهر در سال 1355 شمسي، 5468 نفر بوده است. اين تعداد در سال 1345: 7043 نفر، سال 1355: 7893نفر، سال 1365:12261نفر، سال1375: 13936، و سال 1385: 14724 بوده است.
لالجين از سال 1329 شاهد سير صعودي جمعيت و تعداد خانوار بودهاست. ميزان رشد جمعيت اين شهر بين دو مقطع سرشماري 55-65 برابر 5/4 درصد بوده است. مقايسه ميزان رشد جمعيت شهر در اين دهه با ساير دورهها نشان ميدهد که لالجين در اين دهه (65-55) بالاترين ميزان رشد جمعيت را داشته است. تغييرات ميزان رشد جمعيت طي دو دهه گذشته، سير نزولي داشته است.
وجه تسميه لالجين:
نام لالجين احتمالاً از دو بخش لاله و جين شکل يافتهاست. جين پسوند مکان است که در ساخت نام شهرها و روستاهاي ديگر استان همدان نيز به کار رفته است؛ همانند وفرجين، گندهجين، ديوجين، تويجين و فارسجين.(همچنان که پسوند گان و جان نيز در ساخت اسم نواحياي همچون گلپايگان، شادگان، آذربايجان و زنجان به کار رفتهاست). در اين صورت ميتوان لالهجين را به معناي آبادي لاله دانست. همچنين بعيد نيست كه كلمه لالجين، محرّف لاجين يا لاچين باشد كه در زبان تركي، نام پرندهاي شكاري است. به هر حال، تركيباتي همچون لعل چين، لاله چين يا لاله چيني نبايد درست باشد.
برخي از اهالي شهر ميگويند كه به هنگام ورود مغولان به همدان گذر لشكريان چنگيزخان به لالجين افتاد. آنان گروهي از مردان اين شهر را به چين فرستادند تا از هنرمندان چين، سفالگري بياموزند. اين سفركردگان نيز پس از آموختن هنر سفالگري به لالجين برگشتند و به كار پرداختند. از آن پس اين روستا لاله چين نام گرفت. اين روايت به نظر افسانهاي بيش نيست؛ چون هنر سفالگري در ايران، سابقه چند هزار ساله دارد؛ لذا طي مسافت دور و دراز ايران تا چين لزومي نداشته است؛ وانگهي اعزام شدگان به چين مي بايست نحوه ساخت چيني را بياموزند و نهايتاً بايد پرسيد چرا بايد مغولان چنين لطفي در حق بوميان اين ناحيه مي كردند؟ لالجين در محاورات مردم استان همدان اغلب به صورت لَلين يا لالون (Lalon) تلفظ ميشود.
«نزهةالقلوب» قديمي ترين متني که نام لالجين در آن مذکور است:
- همدان، ولايتش پنج ناحيت دارد. اول فريوار در حوالي شهر است تا دو فرسنگي (در سمت اسدآباد) - هفتادوپنج پاره ديهاست و شهرستانه و لالجين و فخرآباد و قاسمآباد و کوشک باغ و … از حساب - فريوار است. -(فريوار يا فراوار به روايت ابنفقيههمداني در مختصرالبلدان در سال 284ه.ق يکي از دوازده رُستاق-روستا، بخش، دهستان- همدان بودهاست. راوندي نيز در حوادث سال 592 ه.ق از فراور همدان ياد کردهاست.) - چنانکه از نوشته حمداللّهمستوفي تاريخنويس و جغرافيدان معروف ايراني در کتاب برميآيد، لالجين در سده هشتم هجري از جمله دهستانهاي بزرگ همدان بوده است؛ چنانکه از ميان هفتادوپنج ده از بخش فريوار، نويسنده کتاب نزهةالقلوب نام لالجين و چهار ده ديگر را به عنوان قريههاي بزرگ بخش فريوار ذکر کردهاست. - برخي محققان، جنوب غربي شهر را جايگاه پيشين لالجين ميدانند؛ اما چنانکه سالخوردگان شهر به ياد دارند، در محل مذکور که به تپه ميسيُوا معروف است، خرابههايي به جا مانده بوده و گويا ويرانههاي دهي به نام موسيآباد بودهاست که در گويش محلي، ميسيُوا (Misyowa) تلفظ ميشود. مردم بر اساس آنچه از پدران خود شنيدهاند، جايگاه پيشين لالجين را حدوداً شمال و شمالغربي محل کنوني شهر ميدانند. در خانهها و زمينهاي اين بخش از شهر هنوز هم با کندن زمين ميتوان تنور، چاه پر شده، خشت و سفال شکسته يافت.
مالکيت لالجين:
- چهار دانگ از لالجين به غلامعلي خزايي (معروف به سالار)، خانِ لالجين تعلق داشته و دو دانگ ديگر از آنِ نصرتالملک عليخان پسر رستمخانقراگُزلو بودهاست. نصرتالملک اين دو دانگ را مهريه همسرش زبيده قرار داد و زبيدهخاتون (دختر فتحعلي شاه قاجار که به نوشته مؤلف تاريخ مفصل همدان متخلص به جهان قاجار و اديبه شاعره عارفه عابده بود و تا سال 1304 هجريقمري زنده بودهاست) يک سوم قريه لالجين را بابت مهريه و صداق شرعي مالک بوده که همسرش نصرتالملک عليخانبنرستمخانقراگُزلو پدر حسامالملک حسينخانقراگُزلو قرار داده بود.
- امروزه دو دانگ املاک و زمينهاي زراعي واقع در هر نقطه از شهر (بنا بر ادعاي اداره اوقاف)موقوفه به شمار ميرود و اين امر موجب مشکلات متعدد براي اهالي لالجين بودهاست. گر چه مسئولين اداره اوقاف تاکنون مستندات و مدارکي معتبر مبني بر موقوفه بودن املاک لالجين (که مورد تأييد مراجع قانوني باشد) به اهالي لالجين ارائه نکردهاند. از اين رو در اجراي امور خويش با مشکل مواجهند.
پيشينه:
ميگويند لالجين دو بار ويران شدهاست: نخست در تاختوتاز مغولان و ديگر در يورش افغانها. مسلماً اين ديار همانند ديگر شهرها و روستاهاي همدان بيشتر از دو بار هدف چپاول و ويراني بودهاست. بنا بر نوشته راوندي :
خوارزمشاه در سال 590 ه.ق به دارالملک همدان رسيد و عراقيان را که در همدان استقرار يافته بودند، خوار و خاکسار داشت... و آثار آباداني نگذاشت و لشکر از دهات خاک برگرفتند و در ميان ديزج و قاسمآباد کوشکها بنا کردند.
در جلد دوم مروجالذهب نيز از کشتار و ويراني مرداويج بن زيار ياد شدهاست. يورش افغانها به سرکردگي محمودافغان از رؤساي طايفه غلجايي که در اواخر حکومت صفويه به شهرهاي بزرگ و کوچک ايران همچون اصفهان، قزوين و کاشان تاخته، به کشتار و چپاول مردم پرداختند، از موارد ديگر ويرانگرتر بوده است؛ چون هنوز کلمات اوغان (افغان) و اُزبک در ذهن سالخوردگان تداعي ترس را به همراه دارد.
قحطي سال 1288 (هجري-قمري) و شورش مردم اين شهر در سال 1331 عليه خان (غلامعلي خزايي) از وقايع مهم اين شهر محسوب ميشود.
آب و هوا:
در اين ناحيه بجز ايستگاه باران سنجي هيچ ايستگاه مستقل وجود ندارد و با توجه به اينکه ناحيه مذکور بين دو ايستگاه هواشناسي سينوپتيک فرودگاه همدان در جنوب و پايگاه نوژه در شمال غربي واقع شده که در فاصلهاي اندک از بخش واقعند و از نظر ارتفاع با بخش لالجين اختلاف ندارند، آب و هواي آن با استفاده از دادههاي اين دو ايستگاه در خصوص عناصر اقليمي بررسي ميشود:
دما: محاسبه ميانگين ماهانه و سالانه دماي هوا در دو ايستگاه برگزيده منطقه همدان به درجه سانتيگراد براي دوره بيست ساله (1362-1343) ديماه با متوسط دماي 5- درجه سانتيگراد، سردترين و تيرماه با متوسط دماي 24 درجه سانتيگراد، گرمترين ماههاي سال به شمار ميروند. ميانگين دماي سالانه در هر دو ايستگاه رقمِ تقريباً يکسان 5/10 را نشان ميدهد. ميانگين سالانه حداکثر و حداقل دما به ترتيب 19 و 5/2 درجه سانتيگراد در دو ايستگاه است. حداکثر و حداقل مطلق دما در دو ايستگاه به ترتيب 40 و 5/34- درجه سانتيگراد به ثبت رسيدهاست. تعداد ايام يخبندان در دو ايستگاه3/136 روز (5/4 ماه) گزارش شدهاست. ماههاي يخبندان از آذر تا فروردين ادامه دارد.
منابع آب:
گر چه رودهاي متعدد در دشت سيمينه رود جاري است و موجب توسعه کشاورزي اين دشت شدهاست، بخش لالجين از نظر آبهاي سطحي فقير است. لالجين در دشتي نسبتاً هموار و بين دو رودخانه فصلي يکّهچاي در سمت جنوبي شهر و قوريچاي در شمال آن واقع است. رودخانه فصلي يکهچاي که از کوههاي خليل کرد و بهادربيگ نشأت ميگيرد، معمولاً در اواخر زمستان و اوايل بهاري جاري است و در تابستان کاملاً خشک است. چون بستر اين رودخانه بسيار پايينتر از سطح دشت لالجين است، چنانکه بايد، نميتوان از آن در کشاورزي استفاده کرد. در برخي از نقاط، سدهاي سيماني و خاکي سطح آب رودخانه را بالا آوردهاند و کشاورزان با جدا کردن نهرها از آب آن در آبياري زمينهاي خود بهره ميبرند. پيش از اين مسير رودخانه به نظر جنگلي از درختان صنوبر، تبريزي، بيد و سپيدار بود؛ اما در سالهاي اخير بسياري از درختزارها در مجاورت رودخانه و نقاط ديگر منطقه از بين رفته و عمدتاً به کشتزار (بهخصوص مزارع سيب زميني) تبديل شدهاند.
طبق مطالعات مهندسين مشاور آب و خاک در بررسي وضعيت آبهاي زيرزميني منطقه بهار و لالجين پتانسيل بهرهبرداري و توسعه سفره آبهاي زيرزميني منطقه تا بيش از 40ميليون متر مکعب است. بر اين اساس منطقه مذکور از نظر منابع آب زيرزميني بسيار غني است. اهالي اين ناحيه از همدان از سال 1345 احداث چاههاي عميق و نيمهعميق را شروع کردهاند. - زمينهاي زراعي اين منطقه از همدان اغلب به کشت گندم، جو، صيفيجات، چغندر، سيبزميني و سير اختصاص دارد و آب مورد نياز کشتزارها و باغهاي انگور اطراف شهر از طريق موتورهاي آب تأمين ميگردد. پيش از اين زارعان با آب کاريزها، چشمهها و دو رودخانه فصلي يکّهچاي و قوريچاي (در ماههاي ابتداي سال) مزارع و باغات را آبياري ميکردند. هنوز هم در ميان زمينهاي کشاورزي شمال و شمالغربي شهر قناتهايي به چشم ميخورد که به روايت سالخوردگان شهر به دست شيخعليخان يکي از کارگزاران شاهعباسصفوي(؟) احداث گرديدهاست. قبلاً يکي از مظهرهاي اصلي اين قناتها در مجاورت مزار شهداي شهر قرار داشت؛ اما سالهاست که به سبب بيتوجهي به لايروبي و مرمت قناتها آب اين مظهر - که به دهانه يا گُز (معادل عين عربي که يکي از معاني آن چشمه است) معروف بود- خشک شدهاست.
کشاورزي:
به طور کلي استان همدان از جمله مناطق بااهميت و مستعد کشاورزي در کشور به شمار ميرود و اراضي آن در سطوح وسيع زير کشت انواع محصولات زراعي و باغي است. کشاورزي اصلي در منطقه به گندم و جو اختصاص دارد و زراعتهاي عمده ديگر عبارتند از سيب زميني، صيفي جات، علوفه (شبدر و يونجه)، جاليز و سير. باغات انگور بخشي وسيع از اين ناحيه را فرا گرفتهاست. همچنين قلمستانهاي بيد و تبريزي در حاشيه رودخانه يکه چاي و دشتها به چشم ميخورد. علاوه بر موارد مذکور درختان چنار، سنجد، نارون، زبانگنجشک، افرا، اقاقيا و انواع گل سرخهاي صحرايي در مناطق مختلف وجود دارد. نزولات جوي بر اساس طبقهبندي اقليمي دومارتن و آمبرژه، آب و هواي بخش لالجين به ترتيب نيمه خشک و نيمه خشک سرد است. آب و هواي اين منطقه در تابستان، معتدل و خشک و در زمستان نسبتاً سرد و مرطوب است. دوره يخبندان طولاني است (بيش از چهار ماه) و از آذر آغاز شده، تا فروردين ادامه دارد. 3/136 روز متوسط ايام يخبندان نشان دهنده برودت شديد هوا در زمستان است. در تابستان نيز به علت شدت تابش آفتاب شرايط آب و هوايي گرم و خشک فراهم ميشود. بارندگيهاي منطقه همدان عمدتاً ناشي از تودههاي هوايي مديترانهاست که از غرب کشور وارد ميشود. پس از آن ميتوان جريانات واصله از سوي شمال غرب را که از درياي سياه و مناطق شمالي اروپا نشأت ميگيرد، نام برد. موقعيت منطقه و ارتفاع زياد آن سبب ميشود که تودههاي هوايي مرطوب و باران زا که به ويژه از غرب وارد کشور ميشوند، قسمت اعظم رطوبت خود را در منطقة مورد مطالعه نازل کنند. بارندگي در سالهاي مختلف بين 180 ميليمتر تا 500 ميليمتر در سال متغير است. در سالهاي کم باران مانند سال 1364 متوسط بارندگي 4/179 ميليمتر بود در حالي که در سال 1365 6/419 ميليمتر بودهاست. متوسط نزولات جوي در دو ايستگاه پايگاه هوايي شهيد نوژه و فرودگاه همدان در طول سالهاي 1964-83 (همدوره بيست ساله) به ترتيب 5/309 و 7/305 ميليمتر است؛ يعني به طور متوسط بارندگي در منطقه مورد بررسي 6/307 ميليمتر است. توزيع فصلي و درصد بارندگي در منطقه مذکور و در طول همين سالها بدين شرح گزارش شدهاست: بهار27? تابستان5/2? پاييز2/28? زمستان3/42? بارندگي در فصل زمستان به صورت برف و در فصل بهار و اوايل پاييز به صورت باران است. تابستانها معمولاً خشک و بدون بارندگي است و به ندرت رگبارهاي زودگذر مشاهده ميشود. متوسط نزولات فصلي و سالانه نمره نسبي به درصد بدين صورت است: بهار 5/47? تابستان5/33? پاييز5/57? زمستان 70? درصد رطوبت نسبي سالانه 5/52 است (83-1964). باد: متوسط سالانه فراواني هواي آرام در ايستگاه فرودگاه 67? ديده بانيها را شامل ميشود؛ بنا بر اين در 33? ديده بانيهاي اين ايستگاه وزش باد ثبت شدهاست. بيشترين فراواني هواي آرام در مقياس ماهانه و فصلي به ترتيب مربوط به ماه ژانويه (دي) با 3/80? و فصل پاييز (2/47?) بوده و کمترين آن در آوريل (فروردين) با 9/47? و فصل بهار (5/45?) است. با توجه به دادههاي دو ايستگاه مذکور بادهاي غالب در استان عبارتند از: 1- شمال غرب و غرب که بيشتر در فصل بهار و زمستان ميوزند، اکثراً مرطوب و بارانزا هستند. اين بادها 48 روز از سال ميوزند. 2- غربي- شرقي 108 روز از سال اين بادها استان را تحت تأثير قرار ميدهند و بيشتر در فصل پاييز ميوزند. 3- جنوب غربي- شمال شرقي اين بادها بيشتر در تابستان وزش دارند و 36 روز از سال استان را تحت تأثير قرار ميدهند. 4- بادهاي محلي که بر اثر اختلاف ارتفاع بين دشتهايي نظير سيمينه رود – که بخش لالجين در آن واقع شده- و ارتفاعات الوند و آلمه قولاق (يا آلمه بولاغ) که موجب اختلاف فشار گرديده، سبب ميشود که تودههاي هوا به راحتي اين دشت را تحت تأثير قرار دهند و بادهاي مختلف ايجاد کنند. مهم ترين اين بادها عبارتند از: 1- باد شمال که از اواسط اسفند تا اوايل ارديبهشت با جهت شمال غربي، جنوب شرقي ميوزد و جزء بادهاي مرطوب و باران زاست و نزولات آن براي کشت ديم مفيد است. اهالي لالجين و روستاهاي اطراف معتقدند که اين بادها گرم بوده، باعث ذوب شدن برفها ميشود. 2- آق يل با جهت جنوب غربي- شمال شرقي که در فصل تابستان ميوزد و زارعان با استفاده از آن، خرمنهاي خود را باد ميدهند. به طور کلي استان همدان با متوسط 4/10 گره سرعت باد از مناطق بادخيز کشور به شمار ميرود و نيمة شمالي و دشتهاي آن بخصوص همدان، بهار و لالجين از عمدهترين مناطق بادخيز استان است.
ادارات و مراکز دولتي و غيردولتي شهر:
انجمن معتادان گمنام (NA)
بانک تجارت
بانک رفاه
بانک سپه
بانک صادرات
بانک کشاورزي
بانک ملت
بانک ملي ايران
بخشداري
پاسگاه
دفتر امامجمعه
شرکت مخابرات
شرکت نفت
شوراي شهر لالجين
شهرداري لالجين
صندوق قرضالحسنه بسيجيان
صندوق قرضالحسنه مهديه
کميته امداد