پارسآباد يکي از شهرهاي استان اردبيل در شمال غربي است. اين شهر بزرگترين شهر منطقه مغان و نيز، مرکز شهرستان پارسآباد ميباشد.
جمعيت
بر اساس سرشماريهاي انجام گرفته اين شهرستان در سال 1345 جمعيتي بالغ بر 2733نفر داشتهاست. در سال 1365 اين رقم به 27793 نفر جمعيت افزايش مييابد. در سرشماري سال 1370 تعداد سکنه اين شهر به 48147 نفر ميرسد. جمعيت روستايي نيز 73789 نفر تعيين شدهاست. در کل بر اساس برآورد سال 1375 جمعيت شهرستان 138887 نفر بوده که از اين تعداد قريب 46 درصد در نقاط شهري و بقيه در روستاهاي اطراف زندگي ميکنند.
جغرافيا و آب و هوا
پارسآباد در در قسمت شمالي جلگه مغان قرار دارد که عموماً بصورت هموار ميباشد. آب و هواي اين شهر معتدل بوده و تابستانهايش بسيار گرم و زمستانها با آب و هوايي ملايم همراه ميباشند. در تابستانها گاه درجه حرارت تا چهل درجه سانتيگراد ميرسد و در زمستانها، دما به صفر درجه نيز کاهش مييابد. رود ارس که در مرز ايران و جمهوري آذربايجان قرار دارد از طريق سد انحرافي ميل مغان سبب آبياري کشتزارها و ايجاد حوضچههايي براي پرورش ماهي ميشود.
تاريخچه
در خصوص جلگه مغان که پارس آباد در آن واقع شدهاست با توجه به تاريخ کهن روستاي اولتان و قلعه اولتان که بتازگي يافت شدهاست ميتوان قدمت و تاريخ بيشتري را براي پارس آباد قايل شد. از کتابهاي تاريخ چنين برميآيد که در روزگار باستان، اين ديار داراي آباديهاي زيادي بودهاست که از جمله آنها فروردين، ارديبهشت و بنام ساير ماههاي سال بودهاست که بعدها به علت تغييرات زمين به کلي از بين رفتهاند.
در سال 1328 اين منطقه که در آن پارس آباد قرار دارد بنام قوچ قشلاقي معروف بودهاست. در اين منطقه عشاير مغان با ابتداييترين امکانات زندگي ميکردند. شغل آنها دامداري بوده و به عبارتي در اين منطقه کشت صورت نميگرفتهاست. در همين ايام مطالعاتي در منطقه انجام ميگيرد و شرکت شيار با مقصد احياي کشاورزي و زمينهاي کشاورزي تأسيس ميگردد. اين شرکت در يوشان آباد که بعدها شاهآباد ناميده شد مستقر شدند. نام اين منطقه نيز بعد از انقلاب به جعفرآباد تغيير يافت.
از اولين کارهاي اين شرکت ايجاد راه شوسه از اردبيل به مغان و تأسيس کانالهاي آب رساني در منطقه بودهاست. اين شرکت به عليرضاآباد که بعدا به اسلام آباد تغيير نام داد انتقال داده ميشود. شرکت پرسيون بهعنوان پيمانکار تأسيسات آب رساني کارهايي را در اين زمينه به مرحله اجرا رسانده بود که بنگاهي براي آموزش کشاورزان تشکيل داده ميشود. در کتاب دشت مغان در گذر زمان نويسنده آن چنين بيان داشتهاست که: «نخستين کانال آب رساني که آبگير آن کمي بالاتر از عليرضاآباد واقع بود حدود چهارهزار هکتار از کشتزارها را آبياري ميکرد.»
دومين کانال آبرساني با ظرفيت بيست متر مکعب در ثانيه در سال 1337 به بهره برداري ميرسد. اما موفقيت اين کانالهاي آب رساني بر طبق پيش بيني انجام گرفته عملي نميشود و بنابراين از 28 هزار هکتار اراضي موجود فقط چهارده هزار هکتار به صورت 12 هکتاري بين کشاورزان تقسيم ميگردد.
عشاير زياد رغبت نشان نميدهند و به دليل استقبال کم از اين زمينها، اکثرا روستائيان صاحب زمين ميشوند. رفته رفته که تعداد داوطلب بيشتري براي تصاحب زمين پا جلو ميگذارند بنابراين اراضي موجود به صورت شش هکتاري و در مرحله سوم بصورت سه هکتاري تقسيم ميگردند.
شرکت شيار اولين تراکتورها را با نام تراکتورهاي زنجيرهاي d6c و با سوخت نفت سفيد وارد منطقه ميکند. رفته رفته بنگاه عمران مغان وظيفه خود را به سازمان آب و برق ميسپارد و اين سازمان نيز بعدها به دو بخش مجزا تغيير ساختار داد و اکنون امور آب کار آبرساني منطقه را بعهده دارد.
شهر پارسآباد به دليل نزديکي به مزارع کشاورزي و وجود تپه ماهورهايي در قسمت شمالي آن از اهميت ويژهاي براي شرکتها و در کل مزرعه داران برخوردار بودهاست. کارکنان شرکت شيار براي رونق دادن و آباد کردن پارس آباد به اين شهر انتقال داده ميشوند.
وجود «بنگاه عمران دشت مغان» در پارس آباد تأثير بسزائي درسرعت بخشي به عمران و آباداني پارس آباد داشتهاست. در سال 1370 پارس آباد رسما به شهر تبديل شد. نام اين شهر به مرور زمان از پارساآباد به پارس آباد تغيير يافت. مسجد جامع پارس آباد در سال 1338 تأسيس يافت. در سال 1371نيز توسعه يافت.