کاشمـَر از شهرهاي جنوب غربي استان خراسان رضوي ايران است و در حدود 240 کيلومتري شهر مشهد قرار دارد. جمعيت شهرستان 146,536 نفر (برآورد 1385) و مرکز اين شهرستان شهر کاشمر است. اين شهر در حدود 200 کيلومتري مشهد قرار دارد. از محصولات مهم اين شهر ميتوان به زعفران، انواع مختلف انگور، کشمش، و فرش دستباف اشاره کرد.
کاشمريها متدين، زحمت کش و علاقه مند به زادگاه خود هستند. به آداب سنتي نياکان خود پاي بندند و به سالخوردگان و بزرگان احترام بسيار ميگذارند. قاليبافي، زيلوبافي، گيوه بافي، تهيه پارچههاي دستباف و بافتن چادرشب ابريشمي مهمترين صنايع دستي اين شهرستان را تشکيل ميدهند.قالي بافي کاشمر چه از نظر کميت و چه از نظر کيفيت داراي شهرت خاصي بوده و عوايد حاصله از ان بالاترين رقم اهالي را تشکيل ميدهد. قالي و قاليچه بافت اين شهرستان بيشتر پشمي و داراي طرحهاي کاشمري و کاشاني و نقشهاي زيرخاکي، لچک، ترنج، اسکيمي، تخت جمشيد، درختي، سه کله (قاليچه)، چهار رقصي، طرح و ترکمني (قاليچه) و گلتورهاي ( قاليچه) هستند.
پيشينه تاريخي:
منطقه کاشمر که در متون و منابع کهن ازآن به عنوان ترثيت يا «ترشيز» ياد شده به استناد کاوشهاي باستان شناسي از گذشتههاي دور تا اواخر هزاره دوم و اوايل پيش از ميلاد مسکون بودهاست. به استناد روايات شاهنامه و تاريخ بيهقي 2500 سال پيش زرتشت پيامبر در اين سرزمين با گشتاسب شاه ملاقات نموده و آتشکدهاي در اين ناحيه برپا نمودهاست. کاشمر در اعصار تاريخي به ويژه دوره پارتيان و ساسانيان جزء مناطق فرمانروايي آنان در خراسان به شمار ميآمد. کاشمر در سال 31 هجري بدست اعراب مسلمان فتح شد و از ان پس امراي غزنوي، سلجوقي، اسماعيليه، خوارزمشاهيان، ايلخاني، سربداريه، تيموري، صفوي، افشاريه و قاجاري به ترتيب بر اين ناحيه حکم راندند و تاريخ پر فراز و نشيب اين منطقه را که مشحون از جنگها، شکستها، نااميديها، کامکاريها و پيروزي هاست رقم زدند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي:
کاشمر و ترشيز پيشين، از گذشتههاي دور تا کنون دچار دگرگوني و تغيير نام شدهاست. در بررسي نام اين شهر به بيش از بيست نام برخورد شدهاست، که با يک جمع بندي ميتوان تمامي آنها را در واژگان «کاشمر»، «ترشيز»، «بست» و «سلطان آباد» خلاصه کرد. بدين گونه واژه کشمر، که ميتواند به معناي آغوش مادر گرفته شود، با گذشتن از شکلهاي کيشمر و کشمار، سرانجام به گونه کاشمر در آمده و در همين صورت بازماندهاست. از سوي ديگر فرهنگ نگاران، کاشمر را گونه کامل شده «کاخجر»، «کاشخر» و «کاشغر» دانستهاند و بر اين باورند، که «کاش» برگردانيده شده «کاج» است و «کاخجر»، ياد آور سرو بزرگ و سرشناس اين سرزمين است. بنا بر روايتي در محلي که اکنون کاشمر خوانده ميشود، بين گشتاسب کياني و زرتشت پيامبر ديداري روي دادهاست. چون گشتاسب کياني، دين بهي را پذيرفت، زرتشت نخستين آتشگاه خود را در قلمرو حکومت کياني پي ريخت و در جلو در اين آتشکده، درخت سروي را که تبار بهشتي داشت، با دست خويش کاشت تا همين سرو را بر ايمان شاه گواه بگيرد. بر هر برگ اين سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نيز بر گرد سرو مينوي، تالار بزرگي ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد. کشمر در 31 هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. خراسان، (از جمله ترشيز) در دو سه سده نخستين اسلام، بين امراي طاهري، چون رافع بن هرثمه ( در گذشته 284 هـ . ق ) و امراي صفاري، مانند احمد بن عبدالله ( کشته شده 268 هـ . ق) و ابوطلحه منصور سرکب، دست به دست گشت. در سال 438 هـ . ق، هنگامي که حسن صباح، پيشواي اسماعيليان، در الموت استقرار يافت، دستيار مومن خويش، حسين قايني را، که از پيش حکومت ترشيز و قهستان را داشت، به عنوان داعي به کاشمر فرستاد. در سال 520 هـ . ق، وزير سلطان سنجر سلجوقي، ترشيز را محاصره و چپاول کرد. ابن اثير و ياقوت حموي، چيره گي اسماعيليان را بر ترشيز، بين سالهاي 520 تا 530 هـ . ق، دانستهاند. لشگريان هلاکوخان نيز در تون و ترشيز چپاول و کشتار بسيار کردند. اميران قهستان و ملوک سيستان، گه گاه ترشيز را به قلمرو خود ميافزودند. سربداران نيز حکومت خود را از جام تا دامغان و از خبوشان تا ترشيز، گسترش دادند و خواجه علي مويد ( 766- 788 هـ . ق ) نيز که آخرين آنها بود، ولايتهاي قاين، طبس، ترشيز و قهستان را به قلمرو خود افزود و اين جايگاه تا سال 782 هـ . ق، که خواجه علي به تيمور لنگ پيوست، ادامه داشت. تيمور لنگ، ترشيز را در سال 784 هـ . ق، به سازش گشود. از آن پس، شاهان و شاهزاده گان تيموري تا اوايل سده 10 هـ . ق، ترشيز را در اختيار داشتند. آخرين آنان، يعني سلطان حسين ميرزا بايقرا، تا سال 910 هـ . ق، خراسان را در دست داشت. پس از او چندي ازبکها به رهبري محمد خان شيباني، بر خراسان چيره شدند. از اين زمان تا استقرار کامل صفوي، ترشيز را گاه حاکمان ازبک و گاه سرداراني از طايفههاي صفوي، چون شاملو و استاجلو، اداره ميکردند. در اواخر حکومت شاه تهماسب، ترشيز در دست محمود خان صوفي اوغلي بود و در روزگار محمد شاه صفوي، نخست ترشيز را به همان محمود خان دادند، و سپس شاه علي سلطان افشار حاکم کاشمر گرديد.
اماکن تاريخي، آثار باستاني و گردشگري:
آرامگاه سيد حسن مدرس
آرامگاه سيد مرتضي ابن موسي الکاظم
آرامگاه حمزه ابن موسي کاظم
مسجد جامع کاشمر
بقاياي تپه باستاني کندر
سد قديمي منتسب به عضد الدوله در شمال روستاي کشمر
آثار باقي مانده سد شاهي
قلعه دختر و پسر در ريوش و کوهسرخ
آسيابها و آثار موجود در دامنه کمر باغدشت
گورستان گبرها در قراچه کوهسرخ
يخ دان طبيعيبند قرا
سرو کاشمر
برج فيروز آباد
برج علي آباد کاشمر
قلعه آتشگاه
بند شاهي (سد ششطراز)
بقاياي قلعه خضرآباد
قلعه گبر حصار
منطقه گردشگري کوهسرخ
خرابههاي ارگ قديم شهر
پارک جنگلي سيد مرتضي(ع)
يخدان فروتقه
منطقه شکار ممنوع درونه
آبگرم معدني کريز
کاروانسراي حاج کاظم مدرسي
مدرسه علميه حاج سلطان العلماء
تنگل سنگ نصوخ
مشاهير کاشمر :
عميدالملک کندري
آهي ترشيزي
آهي جغتائي
شيخ احمد جامي
اهلي شيرازي
اهلي ترشيزي
مؤمن ترشيزي
منتخب ترشيزي
ميرصدرالاسلام ترشيزي
حسين قايني
محمد حسامي بندقرايي
ابوطاهر طرطوسي
محييالدين طريثيثي
طوطي ترشيزي
ظهوري ترشيزي
عهدي ترشيزي
غواص بستي
محمد کاتبي
منوچهر اقبال
فريدون جيراني
دکتر مسيح دانشوري
مظهري ترشيزي
منتخب ترشيزي
مؤمن ترشيزي
محمدحسين اشراقي ايوري
محمدعلي امامي
محمدباقر امامي
محمدحسين اوليايي
محمدحسين بختياري
احمد ترشيزي
ميرزايوسف ترشيزي (فاضل ترشيزي)
محمدجعفر ترشيزي
محمدصالح ترشيزي
محمدرضا ترشيزي خراساني
محمدعلي جلالي نوري (جلال العلما)
محمدحسين خوش اخلاق
محمدصادق سعيدي
فضل الله شريعتي
اسماعيل كوه سرخي
محمدحسين تولائي
حبيب الله آيت اللهي
سيدعلي نجفي کاشمري
عبدالعلي هروي
محمدحسين خوش اخلاق